آزمون اخلاق در کلاس برجام
دکتر یدالله جوانی
مدیر مسئول
در نظام دینی مبتنی بر اندیشه یگانگی دین و سیاست، اخلاق جزء تفکیکناپذیر از سیاست است. بر این اساس، اخلاق سیاسی که منظور همان اخلاق کارگزاران در نظام اسلامی است، با آموزههای دینی تعریف شده و شاخصههایش مشخص میشود. اخلاق آن کیفیت نفسانی است که نمایانگر فضیلتها یا رذیلتهای شکلدهنده سیرت انسانی میباشد. در واقع، بایستههای اخلاق سیاسی، آن فضیلتهایی محسوب میشوند که بر اساس معارف اسلامی، کارگزاران در جمهوری اسلامی ایران در هر سطح و جایگاهی باید از آن برخوردار باشند. شرح صدر، عدالت، امانتداری، حقپذیری، نقدپذیری و راستگویی، از مهمترین و اصلیترین این بایستهها است. «صدق» یا «راستگویی» کارگزاران در نظام جمهوری اسلامی ایران، از معیارهای اصلی برای سنجش میزان وفاداری و پایبندی آنان به ارزشهای اسلامی و حقوق مردم است. از حقوق اصلی مردم آن است که، هرگاه مسئولان در نظام دینی با آنان سخن میگویند، به جز راست و واقعیت نگویند. البته، گفتن هر واقعیتی برای مردم در حوزه حکومتداری، ضرورت ندارد؛ اما دروغ گفتن به مردم با هدف تأمین منافع فردی و گروهی، هم هیچ توجیهی نداشته و از رذایل اخلاقی به شمار میآید. از پیامدهای این نوع رفتار ناپسند سیاسی و مغایر با آموزههای دینی و بایستههای اخلاق سیاسی، بدبین شدن مردم به جمهوری اسلامی و بیاعتماد شدن آنان به کارگزاران نظام است. این پیامد، خسارتی بزرگ و جبرانناپذیر است و نمیتوان به راحتی از کنار آن عبور کرد. از وجوه تمایز بین نظام دینی و نظامهای سیاسی رایج در غرب، جایگاه و نقشآفرینی اخلاق در حوزه سیاست است. دروغگویی دولتمردان به مردم در نظامهای سیاسی غربی، پشتوانه تئوریک داشته، در چارچوب اندیشه سیاسی افرادی چون ماکیاول توجیهپذیر است، اما در نظام سیاسی اسلام که هدف، هدایت و تعالی انسانها و اصلاح و تدبیر امور آنان است؛ دروغ کلید دیگر گناهان و دوزخ بوده، با هدایت، اصلاح و تدبیر امور در تعارض است.
انقلاب اسلامی دارای آرمان بزرگ تمدنسازی اسلامی و فراهم کردن تمامی شرایط برای رسیدن به حیات طیبه است. در روند تکاملی حرکت انقلاب اسلامی به سوی این آرمان بزرگ، دولتسازی اسلامی جایگاه ویژهای دارد. مرحله ساخت دولت اسلامی برای دستیابی به یک جامعه کاملاً اسلامی، ضروری و اجتنابناپذیر است. دولتمردان و کارگزاران در جمهوری اسلامی، نمیتوانند انتظار رفتار اسلامی از مردم داشته باشند، در حالی که خود مقید و ملتزم به رفتار کاملاً اسلامی نیستند. نمیتوان اخلاقی شدن جامعه را به انتظار نشست، اما خود در جایگاه دولتمرد اخلاقی نبود. متأسفانه سالیان طولانی است که در ساخت دولت اسلامی، دولتمردان و کارگزاران نظام در حال در جا زدن و حرکت کند و بعضاً زیگزاگی هستند. یک نمونه از این نوع رفتار، صداقت در گفتار و وعدهها در موضوع برجام است. اگر آزمون اخلاق در کلاس و موضوع برجام برگزار شود، برخی از پرچمداران در ساخت دولت اسلامی، در این آزمون سربلند نخواهند شد. آزمون گرفتن از این درس، چندان سخت و دشوار نیست و حافظه خیلی قوی تاریخی هم نمیخواهد. کیست که نداند ایده مذاکره با آمریکا به عنوان کدخدا، با هدف اصلی برداشتن تحریمها و پایان دادن به فشارهای اقتصادی مطرح شد. به یقین مردم ما فراموش نکردهاند که به آنان، وعده داده شد از طریق مذاکره با آمریکا، هم چرخ زندگیشان میچرخد و هم چرخ کارخانهها و هم ماشینهای سانتریفیوژ به چرخش خود ادامه خواهند داد! ادامه در صفحه۲
آیا میتوان وعدههای داده شده مبنی بر برداشته شدن همه تحریمها را فراموش کرد؟ آیا میتوان فراموش کرد که گفته شد، با برداشته شدن تحریمها و سرازیر شدن سرمایه شرکتهای غربی به ایران، با سرعت هر چه تمام به رشد اقتصادی هشت درصد رسیده و دیگر خبری از تورم، گرانی، کمبود و لشکر بیکاران در جامعه ایران نخواهد بود؟! آیا میتوان فراموش کرد که سوغات یک سفر اروپایی، این بود که گفته شد، رئیسجمهور فرانسه گفت: «میخواهیم برای جوانان ایران شغل ایجاد کنیم!» بنابراین بر اساس اسناد غیر قابل تفسیر و گفتههای محکم، هدف اول و آخر برجام، اقتصادی و پایان دادن به تحریمها و فشارهای اقتصادی بود. هر نوع هدف دیگری برای برجام قابل تصور باشد که هست، هدف فرعی محسوب میشود. از دلایل دیگر این ادعا شرطی شدن رفتار اقتصادی سرمایهگذاران در ایران و گره خوردن هر نوع فعالیت اقتصادی به مذاکرات بود. دلیل قاطع دیگر آنکه، وقتی برجام اجرایی شد و ایران به تمامی تعهدات برجامی خود عمل کرد، اما خبری از ارزانی و باز شدن گرههای اقتصادی به دلیل رفتارهای ضد برجامی آمریکا نشد، مردم به مثابه بچههای عجول مخاطب قرار گرفتند و به آنان گفته شد، صبر کنید تا درختهای سیب و گلابی کاشته شده در بوستان برجام به ثمر بنشیند.
حال با این پیشینه و سابقه از برجام و اهداف اصلی آن از یک سو و مشخص شدن باز نشدن گرههای اقتصادی کشور و مردم با برجام از دیگر سو، اخلاق سیاسی حکم میکند، کارگزاران و مسئولان دستاندرکار، با یک جمله کوتاه «ما اشتباه کردیم»، صداقت خود را به نمایش بگذارند. به یقین این رفتار سیاسی، هم خداپسندانه است و هم مردم این رفتار را میپسندند. اما آنچه در این روزها شاهد آن هستیم، بیان اهداف اصلی دیگری برای برجام است. این روزها گفته میشود برجام، از اول هدف اقتصادی نداشت و برای خارج کردن ایران از بند هفتم منشور سازمان ملل و دور کردن سایه جنگ از سر ملت بود و این هم حاصل شد! این نوع رفتار نه با اخلاق سیاسی و نه با اخلاق اسلامی سازگاری ندارد. همگان میدانند که سایه جنگ، با تقویت بنیه دفاعی، اقتدار موشکی، موقعیت و نفوذ منطقهای، برخورداری ملت ایران از روحیه مقاومت، مجاهدت، ایثار و شهادتطلبی و رهبری شجاع، سالهای سال است که از سر ایران دور شده است. آمریکا اگر توان مقابله با ایران را داشت، بهانه پیدا کردن برای جنگ برایش کاری نداشته و ندارد. بنابراین هدف برجام را غیر اقتصادی معرفی کردن، امری برخلاف اخلاق است.
دریافت نسخه پی دی اف |
دریافت نسخه متنی |