پایگاه قدرت
دیپلماسی و سیاست خارجی در کشورها ابزار تأمین منافع ملی تعریف میشوند که در دنیای کنونی از دو حال خارج نیستند. یا این دیپلماسی و سیاست خارجی مستقل و متکی به قواعد و ارزشها و رویکردهای ملی است یا تابع و پیرو بازیگران دیگر خواهد بود. آنچه در هشت سال دولت گذشته شاهد بودیم بر مبنای اینکه باید در نظم جهانی مشارکت داشته و قواعد آن را بپذیریم، عملاً سیاست خارجی را در مدار قدرتهای غربی قرار داده و این همسویی را امتیاز و رویکرد مدبّرانه برای تأمین امنیت و منافع ملی معرفی میکرد. این تصور در جهان امروز که بر اساس منافع محوری کشورهای غربی جهان را اداره میکند، در واقع ایران را به سمت پذیرش همه گزینههای مطلوب غرب در تعاملات گوناگون و حتی رفتارهای گوناگون ملی و فراملی هدایت میکرد. آثار این رویکرد را باید در کارنامه ویرانسازی اقتصاد، فرهنگ، هدایت جامعه به سوی شرطپذیر، فرصتسوزی در تعاملات و گزینههای متنوع سیاست و اقتصاد، در عرصه خارجی و حرکت در مسیر منظومههای مطلوب غربی جستوجو کرد.
در حالی که منافع ملی میتواند با رویکردی مستقل و متکی بر ظرفیتهای ملی و بهرهمندی از تمامی فرصتهای گوناگون خارجی و حتی تعارضات و رقابتهای قدرتها و کشورهای گوناگون دنبال شود. این تجربه تلخ مورد اذعان است که نگاه غرب به دیگر کشورها مبتنی بر سیطره و غارت ثروت دیگران است تا هژمونی و اقتدار جهانی آنها را تضمین کند و هیچگاه یک تعامل برابر و مستقل را تحمل نمیکنند و در بیشتر مؤلفهها و شاخصههای بشری و اجتماعی و فرهنگی حق یکسانی برای دیگران قائل نیستند.
لذا نوع و جوهر سیاست خارجی و دیپلماسی با کشورهای جهان باید با لحاظ کردن تمامی ملاحظات دنبال شده تا بتواند اولویتها و مطالبات منافع ملی را تأمین کند. سادهانگاری نگاههای سلطهپذیر که کعبه آمال را در غرب جستوجو میکنند، حاصلی جز خسارت ندارند. قانون حاکم بر نظم جهانی این است که وقتی اقتدار دارید یا خود را محصور به گزینه واحد در سیاست خارجی نمیکنید و دیپلماسی فعال و هوشمند به اجرا میگذارید، به حساب میآیید. در قواعد نظامی نیز این مرز و سقف را «بازدارندگی» مینامند.
امروز در کنار تمامی ظرفیتهای ملی و گزینههای متنوع خارجی برای بیاثر کردن تحریمهای ظالمانه آمریکا و غرب و تأمین منافع ملی، فرصتهای جدیدی در ژئوپلیتیک ایران فراهم شده که متأثر از دو عامل در عرصههای منطقهای و جهانی است. در عرصه منطقهای روند فرسایش و افول هژمونی و سیطره آمریکا و متحدان آنان در معادله قدرت و نفوذ ایران و جبهه مقاومت منطقهای نمایان است، تا جایی که عربدههای نظامی آمریکا علیه ایران به کنار رفته و رژیم صهیونیستی آشکارا از تهدیدات موجودیتی و پایان عمر خود در سالهای نزدیک سخن میگوید و متحدان عرب آمریکا از مرز شیردهی برای آمریکا فراتر نیستند. در عرصه جهانی جنگافروزی در اوکراین که نیاز اقتصاد بحرانی آمریکا برای فروش سلاح و آزمون شانس آمریکا برای مهار و رقابت برتر در مقابل روسیه و چین است، در کنار یکدیگر فرصتهای برجستهای برای ایران در زمینههای اقتصادی و امنیتی و سیاسی فراهم کردهاند. این مزیتهای جدید تمامی طرفهایی را که در هشت سال گذشته با بیمهری دولتمردان ایران روبهرو بودند، به ایران کشانده و جایگاه ایران در اولویتهای سیاست خارجی آنها تغییر کرده است.
اگر به موازات مذاکرات در وین برای التزام و واداشتن آمریکا و غرب در رفع کامل تحریمها علیه ایران دیپلماسی فعال اقتصادی سرلوحه سیاست خارجی و تعامل با همسایگان و دیگر سازمانهای بزرگ منطقهای
( شانگهای و اورآسیا) و قدرتهای بزرگ و کشورهای مستقل قرار میگیرد، بر خلاف دلباختگان غرب زده که رستگاری و توسعه را در اتوپیای غرب میدانند، گزینه نگاه به شرق و کشورهای همسایه و مستقل یا قدرتهای بزرگ اقتصادی شتاب جدیدی به اقتصاد ایران داده است که رشد 7/5 درصدی در پایان سال ۱۴۰۰ و تجارت تجارت غیر نفتی ۴۷ میلیارد دلاری در هفت ماه شروع به کار دولت سیزدهم و افزایش ۱۰ میلیارد دلاری نسبت به همه سالها و حکومتهای قبلی و عبور تراز تجاری ایران از مرز ۱۰۱ میلیارد دلاری و رکورد جدید فروش و درآمد نفتی و پتروشیمی از جمله آنهاست. در سیاست خارجی و اولویت اقتصادی بیاثر کردن تحریمهای غربی و آمریکایی امروز ایران فقط با یک گزینه بازار اقتصادی اروپا و غرب روبهرو نیست و به جز اقتصاد و تجارت با ۱۵ کشور همسایه، بازار ۸۰ میلیونی آسیای میانه و اوراسیا و کشورهای عضو شانگهای و قراردادهای راهبردی با چین و روسیه که به تازگی با ونزوئلا نیز سند راهبردی و نقشه راه تعاملات اقتصادی ۲۰ ساله امضا کرده را در گزینههای خود دارد. نکته مهم در چند اقتصاد بزرگ همکار با ایران (چین، روسیه، هند) این است که به جز تمایلات و همگراییهای گذشته برای همکاری اقتصادی با ایران شرایط جدید ناشی از جنگ در اوکراین بر ضریب و سرعت تعاملات آنها با ایران افزوده است. چین برای ترانزیت کالا به اروپا که روی مسیرهای روسیه متمرکز بود، اکنون باید از خاک ایران عبور کند و روسیه برای واردات اقتصادی خود با جهان نیازمند فصل جدیدی از همکاریهای راهبردی با ایران در ترانزیت، انرژی، بانک و اقتصاد، تکنولوژی، کریدور جنوب به شمال و همکاریهای سیاسی و امنیتی، منطقهای و بینالمللی است. هند که بازار بزرگی از تعامل اقتصادی دوجانبه با ایران است، بیش از گذشته نیازمند کریدور ترانزیتی از چابهار به آسیای مرکزی یا به روسیه یا به اروپا و از خاک ایران است. این گونه نیست که تنها در ابعاد اقتصادی با گزینههای جدید در سیاست خارجی برای ایران فرصتسازی شده؛ بلکه جایگاه ایران در نگاه و ارزیابی قدرتها و کشورهای گوناگون یا جایگاه و تأثیر آن در نظم جدید جهانی فرصتهای جدیدی پیش روی ایران است.
به همین دلیل سفرهای یک هفته گذشته تعدادی از مقامات کشورها به تهران معانی و کارکردهای متفاوت از گذشته دارد که صرفاً برای شرطی کردن سیاست و اقتصاد ایران به سمت غرب از تهران دیدار میکردند. همه آنچه در سیاستهای حزبی به توافق هستهای با غرب یا FATF یا مزیتهای اتوپیایی و توهمی گره خورده بود، رنگ باخته و دریچههای مهمی در تعاملات اقتصادی برای ایران گشوده شده است.
رئیس پارلمان ارمنستان طی دیدار هفته گذشته از ایران به جز آمادگی برای گسترش سطح مراودات اقتصادی از ایران برای حل بحران ارمنستان و آذربایجان درخواست نقشآفرینی دارد، که متأثر از تحولات جدید در عرصه منطقهای و جهانی است.
رئیسجمهور ونزوئلا و هیئت عالیرتبه سیاسی و اقتصادی همراه که پس از شش سال از ایران دیدار میکند، ایران را در جغرافیای مجموعه اورآسیایی، ضلع مهمی در پویایی اقتصادی علمی و فناوری و تجاری و انرژی در قرن ۲۱ میداند و با امضای سند راهبردی ۲۰ ساله در ابعاد گوناگون و افتتاح پل هوایی تهرانـ کاراکاس سقف تعاملات گوناگون اقتصادی، تکنولوژیک، انرژی، دریافت خدمات فنی و عمرانی از ایران، فناوریهای نوین پزشکی، سیاسی، امنیتی و نظامی و صنعتی را ارتقا داده و با خرید چهار فروند نفتکش عظیمالجثه، میلیاردها دلار به تراز مثبت تجاری ایران و ونزوئلا افزوده است. مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا که مواضع ضد استعماری غربی و ضد صهیونیستی آشکاری دارد، در همکاریهای همهجانبه با ایران و مقاومت و تلاش دولت و ملت ونزوئلا از بحران تورم اقتصادی ۲۰۰ درصدی به ۲ درصد رسیده که مورد تکریم رهبر معظم انقلاب در ملاقات این هیئت قرار گرفت و مادورو تأکید کرد سخنان رهبری ایران به وی قدرت جدید بخشیده است.
رئیسجمهور ترکمنستان و هیئت همراه از دیگر مهمانان ایران در هفته گذشته بودند که عرصه محدوده تعاملات اقتصادی و مورد بیمهری در دولت قبل را در این سفر گسترش داده و در ابعاد مختلف در ۹ سند همکاری به امضا رساندند. نکته مهم در بخشهای مهم این اسناد به جز عرصههای عمرانی و شهرسازی، اقتصادی و فرهنگی و محیط زیست، در تعاملات ترانزیت انرژی از ایران به نخجوان است که همین زمینه برای سوآپ و ترانزیت به خلیجفارس و دریای عمان نیز به عنوان فرصتهای جدید همکاری میتواند در دستور کار قرار گیرد. این تمایلات همکاریهای همهجانبه در موضوع انرژی و یا مسائل منطقهای (افغانستان) حاصل تحولات جدید است که ایران گزینه مطلوب برای این کشور و دیگر کشورهای آسیای مرکزی است. در آسیای مرکزی و هند برای تعاملات اقتصادی و تجاری مسیر ایران و کریدور جنوب ـ شمال را در دستور آنها قرار میدهد.
وزیر خارجه پاکستان نیز میهمان دیگر ایران در هفته گذشته بود که گسترش مناسبات امنیتی، انرژی، سیاسی و اقتصادی، گردشگری و موضوع افغانستان و رفع تحریمها را به رایزنی گذاشتند.
نکته مهم این است که تحولات جهانی و افغانستان و تنگناهای امنیتی پاکستان در داخل یا افغانستان یا توازن مناسبات با چین و آمریکا یا در قبال هند ازجمله پارامترهای اثرگذار بر افزایش تمایلات همکاری اقتصادی با ایران و به ویژه با روش تهاتر است.
وزیر کشور عراق نیز مهمان دیگر هفته گذشته در تهران بود که پس از سفر دیگر مقامات عراق به تهران انجام گرفت. عراق که در آستانه رخدادهای مهم قرار دارد و چنانچه از شرارت شورشسازی آمریکایی در امان بماند، حکومت جدید آن از مدار ریلگذاریهای آمریکایی ـ صهیونیستی خارج خواهد شد که این وضعیت بر پارامترهای دیگر منطقهای و به ویژه در سوریه و… اثرگذاری مهمی به جای میگذارد.
بدهی متراکم فروش گاز به عراق که حدود دو میلیارد دلار است، به ایران پرداخت شد و گشایش جدیدی در مسئله روادید و زیارت اربعین و پرداخت فوری فروش گاز نیز به عراق به عمل آمده است.
اگر سفر لاوروف به تهران را که قرار است به زودی انجام گیرد، به فهرست مهمانان هفته گذشته مقامات اقتصادی و انرژی روسیه به تهران بیفزاییم که دستاوردهای گوناگون اقتصادی، انرژی، بانکی، امنیتی، منطقهای و بینالمللی دارد، به خوبی آشکار میشود که دیپلماسی فعال ملی و غیر حزبی با عبور از قیود توهمی کارنامه خود را نشان میدهد. رویکرد فعالتر روسیه در تعامل با تهران نیز به جز انگیزههای همکاری در گذشته تحت تأثیر متغیرهای جدید بینالمللی است و فرصتهای بزرگی را در اختیار ایران قرار میدهد که یکی از آنها را میتوان تبدیل ایران به هاب ترانزیتی، انرژی، تجاری و مواصلاتی دانست. به جز اعطای دو اعتبار ۴ و ۵ میلیارد دلاری روسیه به ایران در زمینه انرژی و…، ایران، اصلیترین مسیر مراودات هند و روسیه است و بخش مهمی از تعاملات گوناگون تجاری و اقتصادی و انرژی روسیه با جهان از مسیر ایران باید دنبال شود. اگر جنگ اوکراین به یک سالگی برسد و خشکسری آمریکا و غرب در مقابل روسیه استمرار داشته باشد و پیشبینی اقتصاددانان آمریکایی و غربی در وقوع طوفان بحران اقتصادی را در کنار پیامدهای ویرانگر بحران انرژی غذایی و تورم و گرانی در آمریکا و اروپا قرار دهیم، علایم دیگری از سوی آمریکا در پرونده هستهای ایران را باید شاهد باشیم. این رخدادها در کنار سرعت و شتاب ایران در تعاملات اقتصادی گسترش یابنده با کشورها، تنگناهای اصلی آمریکا و اروپا برای تغییر در سیاستهای غربی در غبار ایران و برجام خواهد بود.
دریافت نسخه پی دی اف |
دریافت نسخه متنی |