تورم به شدت در حال افزایش است. افزایش قیمتهایی که تقریباً همه کالاها و خدمات موجود در بازار را شامل شده است. دولت هم گویا هیچ قصد و انگیزهای برای افزایش نظارتها و مدیریت بازار ندارد. در این میان برخی از سیاسیکاریها در کشور موجب شده برخی از افراد به دنبال گرفتن ماهی خود از آب گلآلود باشند. عدهای که یا از سر جهل یا عمد میخواهند این وضعیت اقتصادی را به مواردی چون تصویب نشدن FATF ربط داده و این طور وانمود کنند که همچنان ریشه حل مشکلات اقتصادی کشور در خارج از مرزهاست. کسانی که متأسفانه با وجود مشاهده نتایج برجام، چه آن زمان و چه حتی امروز به دنبال برجامهای بعدی بودند. «محمد کهندل» اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفتوگو با صبح صادق توضیح میدهد که گرانیهای اخیر چقدر نتیجه تصویب نشدنFATF یا مذاکره نکردن با آمریکاست؟ این استاد دانشگاه معتقد است هیچ فرد یا مسئولی نمیتواند بگوید اقتصاد ضعیف یا تورم اقتصادی ناشی از تصویب نشدنFATF یا ننشستن پای میز مذاکره برای تصویب برجامهای بعدی است. مشکلات اقتصادی ما تنها یک دلیل دارد و آن، سوء مدیریت و صلاحیت نداشتن دولتمردان است.
آیا میتوان بخشی از گرانی ها و تورم کنونی در اقتصاد کشور را به مسائل سیاسی، مانند تصویب نشدنFATF نسبت داد؟
بیش از یک سال از تصویب نشدن پیوستن به کنوانسیون موسوم بهFATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام میگذرد. از سوی دیگر همه میدانند این موضوع کاملاً منتفی بوده، لذا پروندهFATF یک سال و نیم پیش در کشور ما بسته شده است. بنابراین هیچ فرد یا مسئولی نمیتواند مدعی شود تورمهای کنونی ناشی از تصویب نشدنFATF است.
به نظر میآید، برخی مسئولان بیکفایت سعی میکنند مسئولیت بیکفایتی مدیریتی خود را به گردن نظام، تصویب نشدنFATF یا مذاکره نکردن با دشمن برای تصویب برجامهای بعدی یا… بیندازند. بهتر است آقایان بدانند کهFATF بیش از یک سال است که در جمهوری اسلامی مرده و دفن شده است.
متأسفانه به نظر می رسد دولت دوازدهم تلاش دارد دلیل اصلی مشکلات اقتصادی در کشور را مسائل سیاسی و بینالمللی عنوان کند تا از این طریق به نوعی از زیر بار پاسخگویی در برابر مشکلات شانه خالی کند.
مسئله این است که عملکرد دولت طوری بوده که کوچکترین موضوع و تصمیم ولو بیربط و غیر واقعی در خارج از کشور بر اقتصاد ایران تأثیر گذاشته و سبب نوسانات ارزی در کشور شده است. از سوی دیگر، در اقتصاد همیشه با مسئلهای به نام انتظارات تورمی روبهرو هستیم که متأسفانه به دلیل اعتماد نکردن فعالان اقتصادی و مردم به مدیریت کلان اقتصاد است. وقتی اعتماد مردم به مدیریت کلان اقتصاد کم میشود و مردم سیاستهای دولت را قبول نداشته و بیاثر میدانند، انتظارات تورمی شکل گرفته و افزایش مییابد.
از سوی دیگر، هنگامی که آقای رئیسجمهور عنوان میکند عامل مشکلات اقتصادی کشور آمریکا و کاخ سفید است، نشاندهنده بیکفایتی مدیریت اقتصادی کشور است، اصلاً چرا رئیسجمهور باید علت مسائل و مشکلات اقتصادی ایران را در کاخ سفید جستوجو کند و آدرس کاخ سفید را به مردم بدهد؟ حتی اگر علت مسائل و مشکلات اقتصادی کشور سیاستهای تحریمی کاخ سفید علیه جمهوری اسلامی ایران باشد، دلیلی بر بیان آن از سوی رئیسجمهور نیست. فرض کنیم علت مشکلات اقتصادی کشور کاخ سفید است، آیا شخص اول اجرایی کشور این مسئله را باید از تریبونهای رسمی عنوان کند و به آمریکا و کاخ سفید گرا بدهد که تحریمهایت مؤثر بوده و ما چارهای جز لعن و نفرین نداریم؟!
این حرفها مانند این است که آقای رئیسجمهور به آمریکا پیام میدهد که سیاستهای تحریمی شما بر اقتصاد ما تأثیر گذاشته است، لذا به تحریمها علیه ما ادامه دهید، این در حالی است که باید به دشمن ثابت کرد تحریمها هیچ تأثیری بر اقتصاد ایران ندارد یا تأثیر آن چندان مشهود نیست و این امر فقط با اعتماد به ظرفیتها و قابلیتهای درونی کشور و قطع امید از بیگانگان محقق میشود.
چرا با وجود اینکه در توافق جامع هستهای ثابت شد مشکلات اقتصاد ما ربطی به بیرون از مرزها ندارد، ولی همچنان عدهای ارتباط اقتصادی با دنیای غرب را تنها نسخه درمانی برای اقتصاد میدانند؟
غرب به سرکردگی آمریکا به دنبال آن است تا شرایطی را به جمهوری اسلامی تحمیل کنند که مسئولان، مدیران و برنامهریزان اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی باور کنند حل مسائل اقتصادی ما فقط و فقط به دست اروپا و آمریکاست، البته آنها در اجرای این سیاست در دولت آقای روحانی موفق شدند؛ زیرا متأسفانه باور مدیران کلان سیاسی و اقتصادی کشور بر این اساس بود که حال اقتصاد ما با نسخه غرب و گسترش ارتباط با کشورهای غربی آن هم به هر نحوی خوب میشود. در حالی که از همان زمان توانمندیها و ظرفیتهای اقتصادی و سیاسی کشور و ظرفیتهای منطقهای ما با کشورهای همسایه، مانند هممرز بودن با 15 کشور بلااستفاده بوده و است. متأسفانه دولت در این هفت سال کمترین توجهی به گسترش ارتباطات و تعاملات تجاری و صادرات و واردات با کشورهای همسایه و هممرز نداشته است.
ما حتی میتوانیم با لنجهای کوچک در جنوب کشور، صادرات و واردات داشته باشیم. طبیعتاً وقتی کشور ما چنین شرایط و موقعیتهایی را دارد، عملاً مسئلهای به نام تحریم نباید در ما اثر کند؛ چرا که به واسطه این تعداد کشور همسایه و هممرز ایران تحریمناپذیر است.
اما سیاستهای همگرایی با همسایهها طی این سالها دست کم گرفته شده و مسئلهای به نام تحریم برای جمهوری اسلامی به یک چالش تبدیل شده است، از این رو دولت کل همسایههای ایران را رها کرده و به دنبال آمریکا و اروپاست غافل از اینکه اروپا و آمریکا به دنبال به زانو درآوردن ما هستند و تلاش میکنند ما را در شرایطی قرار دهند که هیچ برنامهریزی برای تولید و توسعه اقتصادی نداشته باشیم. متأسفانه غرب توانست این باور را به آقای روحانی و تیم اقتصادی دولت تلقین کند که ما حلال مشکلات شما هستیم، دولت هم با باور این موضوع به آمریکا اعتماد کرد؛ در حالی که میدانست آنها دشمن ما هستند و ما با آنها در حال جنگ هستیم حتی اگر با آنها هم در حال جنگ نباشیم، به دلیل اینکه رقیب ما در منطقه هستند، باید برای توسعه اقتصاد و تولید خود برنامهریزی میکردیم و در این برنامهریزی به جای توجه به غرب، سیاستهای اقتصاد مقاومتی را مد نظر قرار میدادیم.
اما متأسفانه راهبرد اقتصاد مقاومتی در مشی اجرایی و سیاستهای دولت قرار نگرفت، یا دولت اصولاً برنامهای برای اقتصاد کشور تدوین نکرد. به گونهای که میتوان گفت دولت در هفت سال گذشته اقتصاد را به صورت روزمره مدیریت کرده و نه تنها برنامهای برای اجرای اقتصاد مقاومتی نداشته؛ بلکه نسبت به برنامههای یک ساله بودجه و برنامههای پنج ساله توسعه نیز بیتوجه بوده است. بدون شک، در چنین شرایطی دلیل بیشتر مشکلات اقتصادی ما نه کاخ سفید است و نه تصویب نشدنFATF یا ترامپ و…؛ بلکه دلیل اصلی خود ما هستیم. اینکه با بیمار شدن و دست تکان دادن آقای ترامپ اقتصاد ایران بالا و پایین میشود، نشاندهنده بیعرضگی و ضعف مدیران اقتصادی ماست.
بنابراین بخش مهمی از مشکلات اقتصادی را وابسته به عملکرد دولت میدانید؟
واقعیت این است که آنچه امروز در اقتصاد کشور شاهد آن هستیم، دلیل اصلی و اول آن سوءمدیریتهای داخلی و ضعف دولت است. همه شهروندان و کارشناسان از بیان این چالشها و مشکلات متأسف هستند، اما باید این موارد را تذکر داد تا دولتیها شاید حداقل در ماههای پایانی به جای اینکه به دنبال معرفی مقصر باشند، به ظرفیتها و قابلیتهای درونی کشور توجه کنند.