حجتالاسلام والمسلمین شیخ حسین انصاریان در گفت وگو با صبح صادق
حضرت محمد(ص) عاشق هدایت مردم بود
آخرین پیامبر الهی در جامعه مُشرک شبه جزیره عربستان به دنیا آمد و با استقامت در مسیری که در آن پای نهاده بود، توانست آیین یکتاپرستی را در یکی از جاهلترین جوامع آن زمان و در دورههای بعد در سراسر عالم هستی گسترش دهد. فرا رسیدن هفته وحدت و همچنین ماجرای توهین نشریه فرانسوی و حمایتهای رئیسجمهور فاسد این کشور از این اقدام، بهانهای شد تا در گفتوگو با یکی از استادان اخلاق کشورمان، حجتالاسلام والمسلمین شیخ حسین انصاریان بنشینیم و ابعاد اخلاقی پیامبر اعظم(ص) و برترین موجود خلقت را بررسی کنیم و سخنان او را در زمینه رحمت، مهربانی و بخشش پیامبر اکرم(ص) و همچنین تلاشهای بینتیجه مهرههای استکبار جهانی برای مخدوشکردن این چهره نورانی عالم هستی بشنویم.
لطف کنید و در ابتدا از شخصیت معنوی رسول مکرم(ص) اسلام بفرمایید.
شخصیت الهی و ملکوتی پیامبر عظیمالشأن اسلام، هدایتکننده همه انسانها به سوی حقانیت است. وجود مبارکی که قرآن مجید بر قلب او نازل شده است، همچون خورشیدی است که زیر ابر پنهان نمیماند و با فوت دهان کسی خاموش نمیشود. به تعبیری پیامبر اکرم(ص) «سراج منیر» است؛ سراج منیر به معنای خورشید نوردهنده است. این خورشید نه فقط کره زمین، بلکه همه عالم هستی را نور میدهد و افراد جاهل، سفیه و سبکمغزی که خیال میکنند با فوت دهان نجس و آلوده خود میتوانند این خورشید تابان و نورانی را خاموش کنند، خیال خام و باطل و اندیشه پستی را در سر خود میپرورانند. پروردگار عالم در قرآن مجید درباره پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «من او را مهرورز به تمام جهانیان فرستادم.» این جمله به معنای آن است که اگر کسی قدر مهرورزی را درک کند و آن را ببیند یا بفهمد، شیفته پیامبر اکرم(ص) میشود. اخلاق، رفتار و اعمال پیامبر عظیمالشأن اسلام در برابر مسلمانان، مسیحیان، یهودیان و توبهکنندگان زمان خود، مهرورزی در حد اعلای خودش را نشان میداد. ضمن اینکه ما باید بدانیم مهرورزی پیامبر اکرم(ص) به ابنای بشر به زمان حیات مبارک ایشان اختصاص ندارد و برای همه جهانیان است.
ایشان حاکم سیاسی هم بودند، منش اخلاقی پیامبر در حاکمیت چگونه بود؟
دوران حکومت ایشان همزمان با دوران پادشاهان بزرگی بوده است؛ اما ایشان شبیه به هیچ یک از این پادشاهان حکومتداری نکردند، اصلاً حکومت اسلامی سلطنت نیست و نوع جدیدی از مملکتداری در آن زمان بود. پیامبر اکرم(ص) برخلاف پادشاهان در کاخ نمینشست. همه مردم برای دیدار و ملاقات با وی مجاز بودند، پیامبر اکرم(ص) زمانی که در مدینه بودند، هر روز صبح از کوچه و محل زندگی یک یهودی مخالف و دشمن خود عبور میکردند و هر روز هم آن فرد یهودی از پنجره خانهاش خاکستر بر روی سر مبارک پیامبر میریخت. دو روز آن فرد یهودی این کار را انجام نداد؛ پیغمبر اکرم(ص) که برای ادای فریضه نماز به مسجد رفته بود، پس از اقامه نماز از اصحاب خود پرسید «من دو روز است از این برادر یهودیمان خبری ندارم، آیا از او خبری دارید؟» یکی از نمازگزاران که از همسایههای آن فرد یهودی بود، به پیغمبر گفت که وی حال مساعدی ندارد و به مریضی افتاده و این روزها در بستر است. پیغمبر اکرم(ص) فرمودند: «من میخواهم به عیادت او بروم؛ چون او هر روز از من یاد میکرد ولو با ریختن خاکستر بر روی سرم.» سپس پیامبر اکرم(ص) به نوعی از بقیه هم دعوت کرد که همراه با خودش برای عیادت آن فرد یهودی به خانه وی بروند. عدهای همراه با پیامبر(ص) جمع شده و راهی خانه آن فرد یهودی شدند. پس از دقالباب، یکی از اعضای خانه در را باز کرد و و وقتی سخن پیغمبر اکرم(ص) را شنید که برای ملاقات با فرد یهودی آمده، خطاب به پیامبر گفت که وی حال بسیار نامساعدی دارد و شاید بهتر باشد شما دفعه دیگری به ملاقات او بیایید. پیغمبر فرمودند: «بروید به او بگویید که من برای ملاقات او تا اینجا آمدهام.» سرانجام اهل منزل در رودربایستی افتادند و به حضرت و اصحاب اذن دخول دادند. قبل از اینکه پیامبر وارد اتاق شود، آن فرد یهودی گفته بود که لحاف بر روی سرش بیندازند تا چشمش به پیامبر نیفتد؛ چرا که به شدت خجالت زده بود و احساس سنگینی میکرد. پیغمبر اکرم(ص) وارد اتاق شدند و دستشان را برای برداشتن لحاف از روی صورت فرد یهودی جلو بردند، آن فرد یهودی التماس کرد که یا رسولالله لحاف را کنار نزن، من را مسلمان کن و بعد لحاف را بردار تا من به حالت «مسلمان» تو را ببینم. مهرورزی پیامبر اکرم(ص) به کودکان، خردسالان و نوجوانان نیز مثالزدنی بود. همین فرد اول حکومت اسلامی گاهی در کوچه بچهها را در دامان خود میگذاشت و دست روی سر آنها میکشید و سفارششان را به پدر و مادرهای کودکان میکرد. یک روز مادری بچه یک ساله خود را به نزد پیامبر(ص) برد و پیامبر این کودک را در دامان خود گذاشت و شروع به محبت کردن با او کرد. بچه در همان حال که در دامان پیغمبر بود، ادرار کرد. صدای مادر به شدت بلند شد و بر سر کودک فریاد زد. حضرت خطاب به آن مادر فرمودند «چرا فریاد میزنی؟ بگذار بچه راحت کار خود را انجام بدهد. او که متوجه مسائل نیست. من هم میروم لباس خود را آب میکشم؛ اما نباید تو داد بزنی که بچه بترسد و رنجیده شود و از این جلسه نفرت پیدا کند.» مرحوم نراقی که از دانشمندان بسیار برجسته است، در کتاب «طاقدیس» نقل میکند یک روز پیامبر در حال عبور از یکی از کوچهها بود که بچهها جلوی او را گرفتند و به ایشان گفتند: «آقا، شما حسن(ع) و حسین(ع) را روی دوش خود سوار میکنید و از خانه به مسجد میآیید، ما را هم روی دوش خود سوار کنید.» پیامبر(ص) فرمودند، مانعی ندارد و بچهها را به نوبت روی دوش خود سوار کردند. وقتی که این کار تمام شد بچهها بار دبگر به پیامبر گفتند «ما دیدهایم گاهی شما دستها و زانوهایتان را هم به زمین میگذارید و حسن(ع) و حسین(ع) را به پشت خود سوار میکنید.» حضرت فرمودند عیبی ندارد. ایشان خم شدند و بچهها را به نوبت پشت خود سوار کردند و آنها را در کوچه گرداندند. این شخص اول حکومت است.پیامبر عظیمالشأن اسلام آنقدر رفتار نیکویی داشت که خداوند متعال آیه «انک لعلی خلق عظیم» را نازل کرد.
ما خیلی از داستانهای مربوط به اخلاق پیغمبر اسلام را میشنویم؛ اما دقت نمیکنیم که بیشتر این اتقافات در شرایطی رخ داده که رسول اسلام(ص) در رأس حکومت بودند.
بله درست است. پیرزن بادیهنشینی سالها به فرزندانش میگفت که من را نزد پیغمبر ببرید تا محضر او را از نزدیک درک کنم. فرزندان این پیرزن دائماً بردن مادر خود به نزد پیامبر را پشت گوش میانداختند و به زمان دیگری موکول میکردند. یک روز پیغمبر اکرم(ص) به همراه پنج شش نفر از اصحاب خود از منطقهای رد میشدند که دیدند آن پیرزن در وسط بیابان و زیر آفتاب سوزان همراه با یک مشک و یک طناب مشغول بیرون کشیدن آب از چاه است. پیامبر(ص) خیلی با محبت به نزد آن پیرزن آمد و گفت که مادر اجازه بدهید من از چاه آب بکشم. پیرزن هم که پیغمبر اکرم(ص) را نمیشناخت، خطاب به او گفت که اگر این کار را برایم انجام بدهی من برای پدر و مادرت طلب آمرزش میکنم. پیغمبر عظیمالشأن اسلام طناب را گرفت و مشک را داخل آب انداخت و از ته چاه آب گرفت. سپس پیغمبر مشک را روی دوش خود گذاشت تا به خانه پیرزن ببرد. اصحاب به حضرت گفتند که حداقل اجازه بدهید تا مشک را ما بیاوریم. پیامبر اکرم(ص) در این جا یک جملهای گفتند که باید آن را با طلا نوشت. ایشان فرمودند: «من دوست دارم بار امتم را خودم به دوش بکشم.» پیغمبر(ص) مشک را تا دم خیمه آن پیرزن برد و از پیرزن خداحافظی کرد. هنوز ۲۰ قدم دورتر نشده بودند که فرزندان پیرزن از راه رسیدند و پیرزن در آنجا با اشاره به پیغمبر(ص) به فرزندانش گفت که آن فرد مشک آب را پر کرد و تا اینجا برایم آورد. فرزندان پیرزن که در گذشته پیامبر(ص) را در مدینه دیده بودند برای تشکر به نزد وی رفتند و آنجا بود که متوجه شدند پیامبر(ص) مشک آب مادر را تا خانه آورده است. به شدت از پیامبر(ص) تشکر و معذرتخواهی کردند و گفتند که مادرمان نمیدانست شما پیامبر(ص) هستید وگرنه اجازه نمیداد که این کار را انجام بدهید. پیامبر(ص) خطاب به فرزندان پیرزن گفتند: «نگذارید مادر شما در امور سخت تنها باشد و حتماً یاریرسان او باشید.» سپس همراه با فرزندان به نزد پیرزن رفتند و با وی خوش و بش کردند.
در گفت وگو با کارشناسان و صاحبنظران راهکارهای مقابله با تکرار اهانت به ساحت مقدس پیامبر اعظم(ص) بررسی شد
تحریمهای هدفمند و کار حقوقی و رسانه ای
روزهای گذشته نشریه فکاهی «شارلی ابدو» چاپ پاریس بازهم در اقدامی گستاخانه و توهینآمیز، کاریکاتورهای موهنی از پیامبر اکرم(ص) را بازنشر کرد و سخنان وقیحانه «امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه در حمایت از این اقدام، مولد اعتراضات و خشم گستردهای در جهان اسلام و حتی دیگر نقاط جهان شد. رئیسجمهور فرانسه در سخنان گستاخانه خود، توهین به پیامبر اکرم(ص) را مصداق آزادی بیان در کشورش دانست و به نوعی از میلیاردها مسلمان در جهان به عنوان «تروریست» یاد کرد. این اظهارات مکرون در حالی بیان شد که فرانسه، یکی از اصلیترین منابع نظامی و مالی تأمینکننده تروریسم تکفیری در منطقه غرب آسیا به شمار میآید. اقدام وقیحانه نشریه شارلی ابدو در چاپ کاریکاتور پیامبر اکرم(ص) و سپس حمایت رئیسجمهور فرانسه از آن، سبب شد که حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ هفتم آبان، پیامی کوتاه را خطاب به جوانان فرانسه صادر کنند. در متن این پیام آمده است: «بسمه تعالی. جوانان فرانسه! از رئیسجمهور خود بپرسید: چرا از اهانت به پیامبر خدا حمایت میکند و آن را آزادی بیان میشمارد؟ آیا معنی آزادی بیان این است: دشنام و اهانت، آن هم به چهرههای درخشان و مقدس؟ آیا این کار احمقانه، توهین به شعور ملتی نیست که او را به ریاست خود انتخاب کرده است؟ سؤال بعدی این است که چرا تردید در هولوکاست جرم است؟ و اگر کسی چیزی در اینباره نوشت باید به زندان برود، اما اهانت به پیامبر آزاد است؟» مقابله منسجم مسلمانان و کشورهای اسلامی با این اقدامات تحریککننده و گستاخانه که در فرانسه صورت میگیرد، مورد تأیید همگان است. مقابلهای که ابعاد گوناگون اقتصادی، سیاسی، رسانهای، اجتماعی، حقوقی و حتی فرهنگی و هنری را شامل میشود.
کار منسجم رسانهای
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پیشین کشورمان با تأکید بر ضرورت اجرای پروژههای گوناگون رسانهای برای به شکست کشاندن طراحی دشمنان در زمینه خدشهدار کردن چهره اسلام حقیقی، میگوید: «اکنون باید از رئیسجمهور فرانسه این سؤال را پرسید که آیا دادگاههای فرانسه در ذیل مسئله «آزادی بیان» اجازه میدهند که نشریات و رسانههای فرانسوی در مورد موضوع «هلوکاست» فقط سؤال بپرسند؟» وی میافزاید: «اگر قرار نیست رئیسجمهور فرانسه در توهین به ادیان و مذاهب نشریات کشور متبوع خود را داوری و قضاوت کند، چرا روژه گارودی فرانسوی که منکر هلوکاست شد، به زندان محکوم شد و زیر شدیدترین مجازاتهای دولت متبوع فرانسه قرار گرفت؟» حسینی عنوان میکند: «فعالان رسانهای کشورهای مسلمان در برهه کنونی باید با ابداعات و نوآوریهای هنری و حمایت همهجانبهای که از آنها میشود، چهره مهربان، رئوف، باعظمت و نورانی پیامبر عظیمالشأن اسلام را برای جهانیان ترسیم کنند و جلوی تحریف تاریخ به دست ایادی استکبار جهانی را بگیرند.» وی با بیان اینکه استفاده ابزاری کشورهای غربی از آزادی بیان و به بازی گرفتن واژه آزادی بیان جفایی بزرگ بر انسانیت است، میگوید: «جاهلیت مدرن غربی سعی دارد با این اقدامات موهن جلوی بیدار شدن قلوب خفته ملتهای خویش را گرفته و پنبه در گوش وجدانهای بیدار بشری کرده و با توهین به مقدسات کاملترین دینها، مانع گرایش فطرتهای آگاه و بیدار به صراط مستقیم شود و همچنان اصرار دارد تا پیروان ابوسفیانهای زمان بر صراط مغضوبان و گمراهان باقی بمانند.» حسینی تأکید میکند: «دامن زدن مکرون به اسلامهراسی و طرح ادعاهای ننگین و دروغین مبنی بر تلاش اسلامگرایان برای تغییر قانون اساسی فرانسه که از دلهای فاسد و ذهنهای فرسوده برمیخیزد، نه تنها خدشهای بر رسول مکرم اسلام(ص) وارد نخواهد کرد، بلکه در معادلهای معکوس خفت دیگری بر کارنامه سیاه اسلامستیزان خواهد افزود.»
بسیج تودهها
حجتالاسلام «سیدمرتضی حسینی» نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی و کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به لزوم بسیج تودههای مردم برای مقابله همهجانبه با توطئههای دشمنان در زمینه خدشهدار کردن چهره اسلام میگوید: «کشورهای اسلامی در وضعیت فعلی باید با تمام توان و تمرکز خود و به صورت نظاممند و همهجانبه، از همه ظرفیتهای خود برای معرفی اسلام حقیقی در کشورهای اروپایی استفاده کنند.» وی تأکید میکند: «مبلغان اسلام در شرایط کنونی باید بیش از گذشته در کشورهای اروپایی حاضر شده و با تحمل همه مصائب و سختیها، نورانیت و رحمانیت پیامبر اکرم(ص) را تبلیغ کنند.»
حجتالاسلام حسینی با بیان اینکه رشد فزاینده گرایش به اسلام در کشورهای اروپایی، موضوعی نیست که بتوان آن را کتمان کرد، میگوید: «مسلمانان کشورهای اروپایی در شرایط حساس کنونی که ایادی استکبار جهانی کمر به نابودی اسلام بستهاند، وظیفه دارند که اسلام را به صورت چهرهبهچهره تبلیغ کنند و نقشه شوم اسلامهراسی را که دشمنان در پس اجرای آن هستند، خنثی کنند.»
وی با بیان اینکه اسلامهراسی نظاممند مکرون و دیگر مقامات کاخ الیزه در حالی نمود یافته که طی سالهای اخیر، شاهد افزایش تصاعدی حملات علیه مسلمانان در فرانسه هستیم، میگوید: «برای نمونه، حملات ضد اسلامی در فرانسه در سال ۲۰۱۹، نسبت به سال گذشته ۵۴ درصد افزایش و طبق برآوردهای موجود، این حملات در سال ۲۰۲۰ نسبت به سال ۲۰۱۹ حدود دو برابر افزایش داشته است.»
تحریم اقتصادی و سیاسی
«فواد ایزدی» با اشاره به اتفاقات اخیر در فرانسه، میگوید: «اهانت به پیامبر اسلام(ص) نشان از شکست تفکر در این کشور و درجه نفرت مسئولان کشورهای غربی از اسلام و رشد اسلام در اروپا و آمریکاست.» وی میافزاید: «کشورها و دولتهای اسلامی و همه مسلمانان آزاده جهان باید در مقابل این توطئهها و طراحیها ایستادگی کنند و نسبت به توهین به ساحت مقدس و نورانی نبی مکرم اسلام(ص) در فرانسه و حمایت رئیسجمهور این کشور از این اقدام پلیدانه، اعلام انزجار کنند.» ایزدی با بیان اینکه کشورهای اسلامی باید تا آنجا که درتوان دارند دشمنان اسلام را تحریم سیاسی و اقتصادی کنند، میگوید: «امیدوار هستیم که دولتهای کشورهای اسلامی در برابر اهانتهای کشورهای غربی و به ویژه فرانسه به مقدسات اسلامی واکنش جدی و عملی از خود نشان دهند. یقین داشته باشید که اگر دولتهای اسلامی موضع قاطعی از خود نشان دهند، فرانسه عقب خواهد نشست و دیگر شاهد چنین رفتارهای رذیلانهای از سوی آنها نخواهیم بود.» این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه تناقض اروپاییها در بیان و عمل هرگز با راه ما یکی نیست، تأکید میکند: «صلح با این گونه کشورها جایگاهی برای ما ندارد.» ایزدی با بیان اینکه نفرتپراکنی نظاممند دولت فرانسه در توهین به مقدسات مسلمانان، مصداق بارز نقض حقوق بشر است، اظهار میکند: «هرچند زشتی این گونه اعمال بر چهره نورانی پیامبر رحمت اثری ندارد، اما جامعه بینالملل نباید اجازه دهد فرانسه مهد تروریسم و منبع خشونت و نفرتپراکنی باشد.» وی میگوید: «توهین به مقدسات میلیونها انسان، خلاف ادیان ابراهیمی و توهین به انسان و خردگرایی و دفاع از جهل و میدان دادن به افراد نادان است؛ لذا امروز عده زیادی از مسلمانان و آزاداندیشان عالم از عاملان و حامیان اهانت به پیامبر اعظم (ص) با روشهای گوناگون ابراز انزجار کردهاند.»
به خدمت گرفتن هنر
«هوشنگ جاوید» استاد دانشگاه و پژوهشگر موسیقی نواحی کشور با اشاره به لزوم اقدامات فرهنگی مؤثر برای مقابله با هتک حرمت صورت گرفته به ساحت مقدس پیامبر اعظم(ص) میگوید: «انتظار این است که همه انسانهای آزاده به ویژه اصحاب فرهیخته فرهنگ و هنرمندان مستقل و آزاداندیش جهان در به چالش کشیدن آزادی بیان جعلی که امروز شاهد آن هستیم، از هیچ تلاشی فروگذار نکنند.» وی تصریح میکند: «از همه هنرمندان مسلمان و صلحطلب که داعیه دفاع از حق را دارند، انتظار میرود با خلق آثار متنوع و جذاب در شناساندن چهره واقعی دین رحمت و پیامبر مهربانی گوی سبقت را از بدخواهان و آتشافروزان و تفرقهافکنان بربایند.» این استاد دانشگاه با بیان اینکه دنیای غرب با توسل به حربه اسلامهراسی به دنبال دستیابی به اهداف شوم خود است، اظهار میکند: «در چنین شرایطی هنرمندان متعهد و متدین ایران اسلامی و سایر کشورها تکلیف دارند که با تبلیغ و اشاعه چهره حقیقی اسلام، این حربه دشمنان را به چالش بکشند و آن را شکست دهند.» جاوید ادامه میدهد: «مسلماً اگر تا امروز تولیدات فرهنگی و هنری بیشتری را درباره پیامبر اکرم(ص) و همچنین دین مبین اسلام از سوی هنرمندان و اصحاب فرهنگ شاهد بودیم، فردی همچون رئیسجمهور خبیث فرانسه به خود جرئت هتک حرمت به ساحت نورانی و مقدس پیامبر عظیمالشأن اسلام را نمیداد.» وی میگوید: «با توجه به تأثیرگذاری فراوان و بسیار زیاد حوزههای هنری مختلف در میان جوامع، مانند سینما و موسیقی، مقابله فرهنگی با هتک حرمتکنندگان به اسلام و مسلمانان و پیامبر رحمت و مهربانی، بیشترین کارکرد را در میان انواع مختلف مقابله با حرمتشکنان خواهد داشت. در چنین شرایطی مسئولان فرهنگی کشور باید تمام بسترهای لازم را برای اجرای پروژههای مختلف مربوط به معرفی چهره نورانی پیامبر رحمت و مهربانی، برای اصحاب فرهنگ و هنر فراهم کنند.»
اقدام حقوقی
عضو کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس نیز با اشاره به ضرورت اجرای اقدامات حقوقی مؤثر معتقد است: «ما به عنوان کشوری اسلامی باید در همه سطوح انزجار خود را از اقدام موهن نشریه فرانسوی و اظهارات توهینآمیز رئیسجمهور فرانسه که نتیجهای جز تنفرپراکنی ندارد، اعلام کنیم و تأکید کنیم توهین به مقدسات مسلمانان بهویژه جسارت به ساحت قدسی نبیاکرم (ص) تحملناپذیر است.» حاجیدلیگانی با بیان اینکه طنز تلخ روزگار این است که توهین مکرون به مقدسات مسلمانان میشود آزادی بیان و اعتراض به این توهین، عدم مدارا و عدم تساهل نام میگیرد، تأکید میکند: «چنین اقدامات توهینآمیزی نسبت به حقوق انسانها قبلاً هم از فرانسویها سر زده است. آنها مردم الجزایر را تنها به جرم مبارزه با اشغالگری فرانسویها و استقلالطلبی به خاک و خون کشیدند و صدها هزار نفر را کشتند.» عضو کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس با بیان اینکه اقدامات توهینآمیز فرانسویها مصداق بارز تروریسم فرهنگی است؛ چرا که چنین حرکتهایی از نظر همه مسلمانان با هر مذهبی قابل تحمل نیست، میگوید: «مسئولان حوزه سیاست خارجی کشور باید با مشورت گرفتن از حقوقدانان برجسته، کاری کنند که هم رئیسجمهور فرانسه را در مجامع حقوقی بینالمللی سرافکنده کنند و هم از این به بعد مقامات سایر کشورهای غربی نتوانند به مقدسات ادیان توحیدی اهانت کنند.» وی خاطرنشان میکند: «از همه آزاداندیشان جهان، نهادهای جهانی مدعی حقوق بشر و مجامع حقوقی فرانسه درخواست میکنیم تا برای صیانت از حقوق بشر و پاسداری از مفهوم مقدس آزادی، عمل نفرتانگیز رئیسجمهور فرانسه را محکوم کنند.» وی با بیان اینکه اقدام مکرون در هتک حرمت به ساحت مقدس پیامبر اکرم(ص) پیادهسازی سیاستهای کلان صهیونیستی است، میگوید: «آنها تکثیر و گسترش اسلام را یک خطر جدی تلقی میکنند و به همین دلیل معتقدند پایههای اعتقادی مسلمانان باید سست شود.»
جریان هرزهزبانهای پولپرست علیه انبیاء
در گذر زمانه دو جریان مهم «دعوت» وجود داشته است که همواره در تقابل با یکدیگر بودهاند؛ گروهی که فراخوان عمومی برای دعوت به خدا میدادند و جمعی که مردم را به خود دعوت میکردند. تمام انبیا و اولیای الهی پیام واحدی برای بشر داشتند که خدا را عبادت کنید و از غیر او دوری و اجتناب کنید. انبیا برای این دعوت هیچ گاه از اکراه و اجبار و تسلط بر دیگران استفاده نکردند، بلکه با منطق و زبان نرم فتح قلوب کردند. از سوی دیگر در برابر این جریان ناب و صواب، گروهی بودند که با سیطره استبدادی بر سایرین آنها را با زور شمشیر و تهدید به حبس و شکنجه به عقاید باطل خود دعوت میکردند و گاه چنان غره میشدند که خود را پروردگار آنها میدانستند! جریانی که به جای منطق و بیان، با پول و بوق و زور میکوشید تا خود را سر پا نگه دارد و هر صدای مخالف این مسیر را از پای در آورد! آن سو اگر برای بیان حقایق و سعادت واقعی برای مردم جان میکند و طلب مزد نمیکرد، اینسو برای ضلالت خود و دیگران، از گرفتن مال و حتی جان مردم ابایی نداشت! به وضوح عیان است، جریانی که خود را محور و ارباب دیگران میداند، با جریانی که منش و روشش این است که خود را از میان بر دارد و خودخواهی را کنار بزند، کنار نمیآید و آن را سدی در برابر «خود» میبیند که باید شکسته شود! پیامبران چون خود را با سرشت مردم طرف میکردند، به سرعت مورد اقبال و استقبال قرار میگرفتند. روش رایج جریان استکبار و تکبر برای مقابله با جریان سعادت و حقیقت، توسل به رسانه و ثروت و در نهایت سلاح بوده است. آنها می کوشیدند ابهت و عظمت و تقدس انبیا و کلام آنها را در برابر مردم بشکنند تا به زعم خود بیان آنها را بیاثر کنند! تمسخر و استهزا و تحقیر شیوه همه مستکبران بوده است؛ چنانچه تعبیر قرآن به گونهای است که گویا این امر یک قاعده و اصل است: «يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ»؛ (یس/ 30) هیچ فرستادهای از طرف خدا نیامده مگر آنکه، دستگاه جور و خودمحور آن را مسخره کرده است! خداوند بارها در قرآن پیامبر اعظم را این گونه تسلی داده است که در امتهای پیش از تو نیز حاکمان مسکتبر انبیا و طرفداران آنها را استهزا میکردهاند! دلیل عمده این تمسخرها، این بود که خود را برتر از دیگران میپنداشتند؛ در حالی که جز زور و زر عاملی برای برتری نداشتند، قرآن این جمع را «مترفین» مینامد که در صف مقدم نبرد با اسم و رسم انبیا بودند. شاید قدیمیترین سندی که بتوان برای این امر بیان کرد، بدزبانی قوم نوح در برابر این نبی اولوالعزم باشد. به فرموده علامه طباطبایی در گفتوگوى نوح(ع) با قوم خود، آنان ايمان آوردن افراد بىمال و مكنت به او را بر او خرده مىگرفتند! «قالُوا أَ نُؤْمِنُ لَكَ وَ اتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ»؛ مقصود مردم از اينكه به نوح(ع) گفتند: پيروان تو افراد پستند، اين بوده كه شغل پست و كارهاى كوچك دارند و لذا آن جناب پاسخشان داد به اينكه: «وَ ما عِلْمِي بِما كانُوا يَعْمَلُونَ». ظاهراً قوم نوح(ع) ملاك شرافت و احترام را اموال و فرزندان و پيروان بيشتر مىدانستند، همچنان كه از دعاى نوح (ع) كه عرضه داشت: «رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَ اتَّبَعُوا مَنْ لَمْيَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلَّا خَساراً» (نوح/ 21) اين معنا به خوبى برمىآيد، يعنى استفاده مىشود كه مرادشان از ارذلين، بردگان و فقرا و صاحبان مشاغل پست و خلاصه كسانى است كه اشراف و اعيانشان ايشان را سفله و فرومايه مىخواندند و از مجالست و معاشرت با آنان ننگ داشتند. (ترجمه تفسير الميزان، ج 15، ص 416) این ماجرا ادامه داشت تا زمان آقا و سرور همه انبیا، پیامبر اعظم(ص) که اشراف و مترفین و مستکبران با استفاده از رسانه و بوقچیهای خود، با تمسخر و ناسزا به جنگ منطق و اندیشه متعالی نبوی رفتند. شیوه همان شیوه و ابزار همان ابزاری بود که سالیان سال علیه انبیا استفاده میشود. سوره همزه بیان روشنی از راهکار و ابزار این جریان علیه رسول اعظم و اجرای قاعده استهزاست؛ یعنی استفاده از توهین همراه با ثروت! در تفسیر «روحالمعانى» در ذيل آيه «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ»، گفته است بنا بر یک روایت اين سوره در شأن وليدبنمغيره و بدگویياش نسبت به رسول خدا (ص) و سعى در تنقيص آن جناب نازل شده، و بنا بر قولى ديگر در شأن عاصبنوائل نازل شده است. دو وصف مهم برای این افراد در این سوره بیان شده است، هرزه زبانهای پولپرستی که گمان میکردند اموالشان موجب قدرت و جاودانگیشان میشود! «الذی جمع مالا و عدده یحسب ان ماله اخلده». نمونه دیگر این افراد ابولهب بوده است که بر تمسخر و آزار پیامبر شهره بود. این گروه سر سلسله و راهبر جریان تخریب انبیا بوده و دانشمندنماها و کارگزاران و جهال را تشویق و تقویت و حمایت کرده تا به هر طریق به اهداف خود برسند. امروز نیز همین خط دنبال شده و کسانی که در برابر تابش رسول مکرم، خود را خوار و خفیف میبینند، رسانهها و عمال خود را به صف میکنند تا به رسم نورانی انبیا تاخته و تقدس آنها را بشکنند. طبق سنت الهی عاقبت همه کسانی که زبان تمسخر در برابر انبیا باز کردهاند، عذاب الهی است.