محمدعلی الحكیم مدیر خبرگزاری النخیل عراقدر گفتوگو با صبح صادق
سلاح مقابله با داعش را حاج قاسم سلیمانی به ما داد
اگر ما اینجا در ایران درباره رشادتها و حضور مؤثر حاج قاسم در میدان مقابله با تروریستهای تکفیری بسیار شنیدهایم، مردم عراق این حضور و ایستادن در برابر اژدهای هفت سر داعش را با تمام وجود لمس کردهاند، داعشی که سلاحهای ساخت آمریکا و رژیم صهیونیستی و.. در دستش بود و دلارهای نفتی دیکتاتوریهای مرتجع منطقه در جیبش بود. در گفتوگوی پیش رو روایت محمدعلی الحكیم، از اهالی رسانه عراق و مدیر خبرگزاری النخیل را درباره نقش حاج قاسم سلیمانی در پاک کردن عراق از لوث وجود این تروریستها میخوانید:
راز محبوبیت شهید قاسم سلیمانی را چه میدانید؟
حاج قاسم فقط ایرانی نیست و به همه مردم و مستضعفان جهان متعلق است. شهید سلیمانی پدر جبهه مقاومت بود. شهید سلیمانی حلقه وصل ایرانیها، عراقیها، سوریها، فلسطینیها و یمنیها بود. مردم مقاومت را با نام شهید حاج قاسم سلیمانی میشناسند. شهید سلیمانی جان و عمرش را فدای اسلام کرد و در نهایت به آرزوی دیرینش که شهادت بود رسید؛ از همین رو جنس محبوبیت حاج قاسم از جنس عزت ابدی امام حسین(ع) است. شهید سلیمانی با اخلاصی که در عملش داشت، در دل مردم سوریه، عراق، لبنان، یمن و جبهه مقاومت جای گرفته بود. شهید سلیمانی همیشه به خدا توکل داشت و آماده شهادت بود، سردار سلیمانی دیپلماسی را با مقاومت آغشته کرد و گامهای بلندی برای اقتدار، وحدت و عزت امت اسلامی برداشت. اگرچه فقدان حاج قاسم برای ما ناراحتکننده است، اما جبهه مقاومت نمیایستد، دشمن خیال نکند که بعد از شهید حاج قاسم سلیمانی آسوده خواهد شد! مقاومت در حال پیشروی است و مطمئن باشید پیروزی نهایی از آن جبهه مقاومت است.
از تأثیرات شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی در جبهه مقاومت بفرمایید.
هر قطره خون شهیدان حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس هزاران حاج قاسم و ابومهدی المهندس خواهد ساخت. معتقدم که شهید سلیمانی خطرناکتر از حاج قاسم سلیمانی برای دشمنان است؛ چرا که شهادت این دو بزرگوار باعث شد اقوام مختلف در عراق، سوریه، لبنان و کل جبهه مقاومت متحد شوند. متأسفانه ما در عراق یک توافقنامه امنیتی بین عراق و آمریکا داریم که در زمان «نوری المالکی» به امضا رسید. براساس این توافق در زمانی که به عراق آسیبی برسد، آمریکا وظیفه دارد که به ما کمک کند. اما در سال 2014 زمانی که داعش به عراق حمله کرد، (داعشی که ساخته دست رژیم صهیونیستی است و با حمایت و پشتیبانی امارات و عربستان وارد عراق و سوریه شد) دولت ما طبق توافق امنیتی از آمریکا خواست که سلاح در اختیار مردم عراق قرار دهد تا به جنگ داعش بروند؛ اما آمریکا در جواب گفتند که در سال ۲۰۲۰سلاحها به شما داده خواهد شد. اگر ما منتظر آمریکاییها میماندیم، کل عراق به تصرف داعش در میآمد. آن زمان نیرویهای مقاومت در تماسی که با شهید قاسم سلیمانی داشتند، گفتند که برای مقابله با داعش سلاح میخواهیم. در پی این درخواست، ساعت ۲ بامداد سردار سلیمانی با مسئولان عراقی تماس میگیرد و اعلام میکند درخواستهای شما هم اکنون به فرودگاه ارسال شد و میتوانید تحویل بگیرید. اینها چیزهایی است که نمیتوانیم انکار کنیم. این را هم باید گفت که حاج قاسم با اهل بیت(ع) ارتباط داشت.
جبهه مقاومت چه وظیفهای پس از شهادت شهید سلیمانی دارد؟
رسانهها باید همیشه واقعیتها را بگویند. اینکه میگویند جبهه مقاومت پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی تضعیف میشود، کاملاً دروغ است، مقاومت به هیچ وجه متوقف نمیشود و در حال پیشروی و رسیدن به اهداف خود است و روز به روز بر توانمندی جبهه مقاومت افزوده میشود. هیچ وقت کسی نمیتواند در مقابل جبهه مقاومت بایستد؛ چرا که مقاومت همیشه حرف حق را میزند. آمریکا با این کارش دو جنایت را مرتکب شد: اول اینکه دو شخصیت محبوب در جبهه مقاومت و عراق را به شهادت رساند و دوم اینکه حاج قاسم را که مهمان مردم و دولت عراق بود، ناجوانمردانه به شهادت رساند. ملت عراق همانطور که در سال ۱۹۲۰ انگلستان را با چماق از عراق بیرون راندند، آمریکا را نیز از عراق بیرون خواهند کرد. ما دیگر با آمریکا کاری نداریم و پارلمان عراق نیز خروج آمریکا را از عراق به تصویب رسانده است. آنها در عراق ۱۳ پایگاه نظامی دارند و باید از عراق خارج شود. آمریکاییها به دنبال فتنه در عراق هستند. آمریکا بعد از به شهادت رساندن شهید سلیمانی، جنایت خود را بر ملا کرد و این اقدام آمریکا به ضرر آنها تمام خواهد شد. پس از به شهادت رساندن حاج قاسم سلیمانی ۱۸ کشور واسطه شدند تا ایران اسلامی نسبت به اقدام جنایتکار آمریکا واکنشی نداشته باشد و آمریکا التماسگونه و با واسطهگری کشورهای مختلف درخواست داشت که ایران واکنشی نشان ندهد و به برکت خون این دو شهید بزرگوار ایران اسلامی برای اولین بار توانست با ۱۵ موشک به عینالاسد، بینی آمریکای جنایتکار را به زمین بمالد و آمریکا در مقابل هیچ کاری نتوانست انجام دهد. ایران یک رعب و وحشتی در دل پایگاههای آمریکایی و نیروهای آنها انداخته است. آنها میدانند جبهه مقاومت برای شهادت همیشه آماده است و ملتی که برای شهادت آماده است هیچ وقت شکست نمیخورد.
سرکیس الشیخالدویهی نویسنده مسیحی و استاد دانشگاه لبنان در یادداشتی برای صبح صادق
هر گلستانی در سرزمینهای عربی دوست دارد مضجع شما باشد
Eگروه ترجمه/ حاج قاسم! چگونه قلم فروتن من میتواند به قله سر به فلک کشیده شما برسد؟ ای بزرگ، در کنار تو ما چقدر کوچک هستیم، تو قهرمان شجاع و شهید بزرگواری هستی. من در حالی درباره تو مینویسم که دلتنگ تو هستم و عطش شجاعتت را دارم. ای کاش از دنیای ابدیت به جهان ما میآمدی تا اشکهایمان را با دستان خود پاک کنی و با لبخندت دلهایمان را آرام کنی. ما هم مسیر شما را دنبال میکنیم، بنابراین میتوانیم از شما آتشی به دست آوریم که مقاومت را در ما مشتعل میکند، و بارانی که عشق به فلسطین را در قلب ما رشد میدهد.
هزار شاهد وجود دارد که نشان میدهد شما از کشورهای ما دفاع کردید و از ضعیفان و مظلومان با فداکاری محافظت کردید، با شجاعت در برابر استکبار و جنایت آمریکا و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) ایستادید، با گروه تروریستی «داعش» و گروههای تکفیری جنگیدید و سخاوتمندانه از مقاومت حمایت کردید. ما شما را به عنوان یک نمونه استثنایی در انسانیت و قهرمانی میشناختیم. بنابراین این سلام را از من بپذیرید، زیرا شما واقعاً بزرگ هستید و این حق شماست که قلم به دستان مقاومت حق شما را ادا کنند. شما یک قهرمان واقعی بودید و به ما آموختید که در میدانهای جنگ و جهاد به خاطر ملت رنج دیده، وطن غارت شده و عزت خونین محکم بایستیم. خداوند متعال با شکوه و پیروزی از شما حمایت کرد، شما معمار پیروزیهای لبنان، سوریه و عراق و یک شریک کامل در آزادسازی جنوب لبنان در سال 2000 و پیروزی ژوئیه 2006 بودید. شما برای رهبر مقاومت لبنان همچون برادر و برای نیروهای آن همچون رفیق بودید.
عزیزان من، پس از مهاجرت رسول خدا(ص) به مدینه، برادری در میان مهاجران و انصار حاکم شد؛ پس از سفر حاج قاسم به کشورهای مستضعف و مظلوم نیز، وی برادری را بین این کشور ایجاد کرد.
شهید سلیمانی عزیز، ما یادمان نمیرود که در طول جنگ 33 روزه در لبنان شما در کنار حسن نصرالله و فرمانده شهید عماد مغنیه، در یکی از اتاقهای عملیات حزبالله در ضاحیه جنوبی بیروت حضور داشتید و تا پایان جنگ و تحقق پیروزی در کنار مجاهدان قهرمان ما در لبنان ماندید. ما یادمان نمیرود در هجوم تروریستها به سوریه، با شتاب به سوی مادری شتافتید که زیباییهایش(دمشق، حلب، حمص و حماه… و) از سوی متجاوزان و جنایتکاران زخمی شده بود شخصا بر نبردهای باب عمرو نظارت داشتید و تروریست ها را در هم شکستید روایتی که برای نبرد در ریف حلب، سهل الغاب در ریف حماه، نبرد مشهور شهر قصیر در ریف حمص، نبرد البوکمال در ریف دیر الزور و… هم صادق است. پیروزی ارتش سوریه در نبرد القصیر در سال 2013 که نقطه عطف استراتژیکی در طول جنگ در سوریه بود، بدون نظارت و رهبری شما هرگز حاصل نمیشد. حاج قاسم عزیز یادمان میماند که در عراق، در مسیر سیدالشهدا(ع) قدم برداشتید و حشدالشعبی شجاع و قهرمان بدون ترس از مرگ در جهت دفاع از حق در پی شما قدم در این مسیر گذاشت. این شما بودید که پس از سقوط شهر موصل به دست داعش، نقش محوری در خنثی کردن نقشه سقوط بغداد داشتید. در جبهههای نبرد علیه گروه تروریستی داعش از شمال استان صلاحالدین تا تکریت و فلوجه در انبار، اربیل جلولا و سعدیه جرفالصخر حضور داشتید و فرماندهی شما بود که تهدید را از نجف و کربلا و سامرا دفع کرد. سردار سلیمانی، نقش گسترده شما در حمایت از مقاومت و آرمان فلسطین، حمایت از رزمندگان مقاومت و متمرکز شدن روی تلاش برای از بین بردن موجودیت صهیونیستی و آزادسازی تمام فلسطین از دست دشمن غاصب صهیونیستی هرگز فراموش نخواهد شد. بیتالمقدس پایتخت قلب شما، محراب نمازتان و مسیر جهاد و نبض مقاومت شما بود. ای شهید بزرگ، هر گلستانی در سرزمینهای عربی ما دوست دارد که مضجعی برای شما باشد. هر گلی از باغهای ما آرزو دارد که ضریح مطهر شما را زینت دهد. ملتی که شما را شناخت، از شما غرور، اخلاص و شجاعت را آموخت، ملت ما به شما قول میدهد که راه شما را تا پیروزی دنبال کند. اجازه دهید به نیابت از تمام مردم شریف لبنان، به دلیل همه آنچه به لبنان و مقاومت ارائه دادهاید، از شما سپاسگزاری کنم و عشق، وفاداری، دلاوری، انسانیت، سخاوت و عظمت شما را ارج نهم. حاج قاسم، آنچه را که در قلبم بود، نوشتم. امیدوارم که سخنان من به نشانه عشق، قدردانی و تحسین انسانیت، عظمت و پهلوانیتان مورد استقبال شما شهید عزیز قرار گیرد.
کلماتی برای جاودانگی
یادداشت ژنرال حسن احمدحسن رئیس دایره سیاسی ارتش سوریه
Eگروه ترجمه/ با خشوع در مقابل عظمت تو ایستادهام، بیصدا به ناشناختهها پاسخ میدهم، با لکنت زبان خود را خطاب قرار میدهم، به این امیدوارم که چیزی از غیب برسد و دروغ بودن آنچه را که از طریق تلفن همراهم میبینم، اعلام کند. با عصبانیت تلفن را کنار میزنم و از زمانی که تو، ژنرال شهید قاسم سلیمانی رفتهای، طاقت نگاه دوباره به آن را ندارم.
ای شهید عزیز، عذرخواهی میکنم و به بهانه شهادت شما سؤالاتی را مطرح میکنم که در لحظه شنیدن خبر شهادت شما به ذهنم خطور میکرد. جسارت میکنم و این جرئت را به خودم میدهم تا سؤال کنم: شما که شوالیه میدان بودی، چرا پیاده شدی درحالی که میدانستی ما میخواستیم با رسیدن به پیروزیهایی به مجد و شکوه برسیم که مهندسی و طراحی آنها را شما انجام داده بودید و شما بودید که با نبوغ خود فضای راهبردی مورد نیاز برای این پیروزیها را مهیا کرده بودید.
چرا؟ چرا؟ هزاران چرا وجود دارد. چرا الآن رفتید در حالی که دشمنان خداوند و انسانیت با شیندن اسم شما به لرزه میافتادند؟ چرا الآن رفتید در حالی که جمع طاغوتیان جهان در هر میدانی که حضور شما را حس میکنند، به وحشت میافتادند؟
برای رفتن شما زود بود، اما ما به قضا و قدر خداوند باور داریم و میدانیم که خداوند توانا شما را انتخاب کرده است تا به بهشت برین ببرد و در آسمانها و بین ملائکه مقرب خود قرار دهد. بله، ما باور داریم که خداوند شما را انتخاب کرده است تا با شهادت شما را تکریم کند، پس از آنکه روح شما عاشق حق شد و به این باور رسیدید که پرچم سقوط نخواهد کرد، بلکه برافراشته خواهد ماند و انسانهایی با جان و دل خود آن را حفظ خواهند کرد، این پرچمی است که حافظان آن کسانی هستند که نزد شما هنرهای نبرد را آموزشدیدهاند.
ای فرمانده مبارزان و سفیر مقاومت پیروز، اگر تمام واژههای زبانهای دنیا بار دیگر جمع شوند، نمیتوانند حق شما را ادا کنند و به گمانم من تنها کسی نیستم که نمیتوانم حتی به پای دیوار شهادت و شهدا برسم.
کلمات احساسی را همین جا پایان میدهم و به فعالیت این فرمانده شهید در میدانهای نبرد اشارهای میکنم.
سپهبد شهید قاسم سلیمانی نه تنها یک فرمانده میدانی باسابقه بود، بلکه او یک رهبر قوی، پدری دلسوز و مبارزی سرسخت بود که عزم و اراده او از بین نرفت و عزم او متزلزل نشد. یا حتی یک بار در مورد اهمیت پایداری و محقق کردن پیروزی و جمع کردن نیروها تردید نکرد تا برای نسلهای دیگر باقی بماند.
فرمانده شهید سرلشکر سلیمانی نه تنها در نبردهای نظامی، بلکه در مهندسی برگهای برنده هم در مقابل چشم دوستان و همپیمانان کارهایی انجام میداد که باعث میشد تا آنها بخشی از محور مقابله و مبارزه با تروریسم باشند. تروریسمی که اگر دفن نشود، حرکت عناصر وحشی آن ادامه خواهد یافت.
بله، او یک سفیر درخشان در مقابل کسانی بود که بعداً به محور مبارزه با تروریسم پیوستند. عملکرد او باعث شد تا دوستان به مبارزه با تروریسم بپیوندند و مشارکت فعالانهای در آن داشته باشند نه اینکه در میدانها و خیابانهای شهرها و روستاهای خود منتظر بمانند. آنها در کنار هم دست به اقدام بزرگی زدند و پیروزی عظیمی به دست آوردند؛ فارغ از اینکه چه کسی حامی تروریستهاست.
فرمانده شهید ژنرال قاسم سلیمانی، بدون شک پیروزی ما قطعی است و این پیروزی را فرماندهانی که باعث افتخار و سربلندی هستند، حضرت آیتالله خامنهای و جناب بشار اسد و رهبر مقاومت جناب سیدحسن نصرالله اعلام خواهند کرد.
پیشاپیش از کوتاهی و قصور در گفتن آنچه شایسته قداست، عظمت، بزرگی و جاودانگی شماست، عذرخواهی میکنم، ای کسی که بخشی از نور ابدی هستی، ای فرمانده شهید دلاور، ای نماد مقاومت که در وجدان و ضمیرها جاودانه هستی.
ژنرال شهید قاسم سلیمانی، خداوند شما را رحمت کند و در بهشت سکنی دهد.
«وسيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون»
مردی از آن سوی شهر
به قلم نسرین نجم فعال رسانهای و روانشناس اجتماعی لبنانی
Eگروه ترجمه/ سالها نام شهید قاسم سلیمانی غرب را نگران میکرد. مطبوعات غربی او را گاهی «رهبر سایه» و گاهی «خطرناکترین مرد» خطاب میکردند. این درحالی است که او در پشت صحنه همچون «شبح افسانهای» بود. او افسر استراتژی نظامی علیه داعش، آمریکا و دشمن صهیونیستی بود، او همچون تیرانداز ماهر، دشمنان ملت را آزار میداد و اولین ستاره در قلب و ذهن همه مردم صادق و آزاده جهان بود. او از اوایل جوانی به موضوع مستضعفان و مسئله نشان دادن حقیقت نسبت به باطل و پیروزی مظلوم اعتقاد داشت. او مسئولیتهای زیادی را بر عهده گرفت تا اینکه در سال 1998 به عنوان «فرمانده نیروی قدس» منصوب شد و برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی از طرف حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای مدال «ذوالفقار» به وی اعطا شد. این سخن دختر ژنرال سلیمانی را به یاد داشته باشید که پدرش پس از دریافت این مدال عالی، به او گفته بود: «من از داشتن این مدال خوشحالم، اما آرمان من بیش از این است. من از این صحبتها متعجب شدم و از او پرسیدم آرزوی چه چیزی را دارد؟ پدرم پاسخ داد که آرزو دارد مدال شهدا که بزرگترین و مهمترین مدال است به او داده شود.»
دفتر او در میدانهای جهاد و مقاومت بود. در اینجا تکریت برای او سرودهای پیروزی را پس از آزادسازی آن از دست داعش میخواند. او این سرودها را در آزادسازی البوکمال آخرین پناهگاه داعش تکرار کرد. در جنوب لبنان هم هنوز خاک این سرزمین، درختان و دشتهای آن شاهد سمفونی پیروزی هستند که سلیمانی نوازنده آن بود. در هر جبهه جهاد او یک داستان داشت و این همان چیزی است که حضرت سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله تأیید کرده و میگوید: «وی یک شریک اساسی و کامل برای دستیابی به پیروزی در 25 مه 2000 بود»، حتی در پیروزی جولای 2006، سلیمانی همیشه در گوش رهبران مقاومت اسلامی تکرار میکرد، «یا من با تو زندگی میکنم یا با تو میمیرم» شاید مهمترین چیزی که او را متمایز کرد، جسارت و شجاعتی بود که داشت.
«بیتالمقدس»، مهمترین مسئله و اصلیترین دغدغه او بود و برای دفاع از آن به شهادت رسید. رهبران مقاومت ارشد در فلسطین اشغالی از سلیمانی آموزش دیدند، و او در توسعه تواناییهای مقاومت فلسطین به ویژه در مورد موشکها سهیم بود. یکی از رهبران مقاومت فلسطین در این خصوص میگوید: «تقریباً هیچ موشکی یا حتی یک تفنگ در فلسطین وجود ندارد که اثری از سلیمانی را نداشته باشد.» او در مقابل رژیم صهیونیستی بازدارندگی ایجاد کرد. او حامی اصلی رهبری مقاومت فلسطین بود، هنگامی که ترامپ «بیتالمقدس» را «پایتخت اسرائیل» اعلام کرد، سلیمانی با «تیپهای القسام» و «گردانهای القدس» ارتباط گرفته و آنها را به پشتیبانی آشکار از جناحهای مقاومت دعوت کرد. این برای یک شخصیت استثنایی علاقهمند به آرمان فلسطین، که «هدف قرار دادن اسلحه، سلاح، خون و عزت در دفاع از بشریت و اسلامی را در فلسطین خلاصه میکند» تعجبآور نیست.شهید سرلشکر سلیمانی تحرکاتی در سوریه داشت که باعث میشود نام او مانند قلب موشکهای بالستیک در قلب گروههای تکفیری و افراد پشت سر آنها به نظر برسد و پس از پیروزی از زمان عملیات «عقربا» در دمشق، درعا، البوکمال، حمص و سایر شهرها شاهد مبارزه، مقاومت و دستورالعملهای عملیاتی و اطلاعاتی وی بودیم. بدون شک او مهندس و طراح بلامنازع پیروزیهاست. پس از افزایش حضور و نفوذ داعش در سوریه و عراق، این سلیمانی بود که برای ایجاد «حشدالشعبی» و تقویت ارتش و نیروهای کمکی سوریه برای مبارزه با سازمان تروریستی تلاش کرد. هیچ کس نقش و تلاش او را برای وارد کردن روسیه به خط جنگ سوریه به عنوان راهی برای حمایت از رئیسجمهور اسد انکار نمیکند. او اتاقهای عملیاتی مشترکی را ایجاد کرد که روسیه، ایران، سوریه و عراق را گرد هم آورده بود و برنامههای زیادی را برای توسعه و نوسازی کارهای نظامی، اطلاعاتی و تسلیحاتی اجرا کرد. او شخصاً در نبردهای حلب و مناطق دیگری در سوریه حضور داشت و شکست دادن آمریکا و اعوان آن، هدف او بود که به لطف فداکاریها و تلاش او برای احقاق حق به دست آمده است. به موازات این، او برای از بین بردن داعش در عراق حضور داشت و از مقاومت در آنجا برای مبارزه با این گروه تروریستی پشتیبانی میکرد و مأموریتهای نظامی دشوار و تعیینکنندهای را انجام میداد. از جمله شکست دادن داعش در موصل و اطراف آن و سایر عملیاتهایی که همیشه با پیروزی همراه بود. به گفته «هادی العامری» رئیس سازمان بدر اگر سلیمانی نبود دولت عراق باید در تبعید تشکیل میشد و عراقی هم وجود نداشت. مأموریتها، عملیاتها و پیروزیهای ویژهای که سرلشکر شهید قاسم سلیمانی به دست آورد، برای ثبت شدن نیازمند چندین جلد کتاب است. او هر کجا که رفت، داستانی از شکوه، غرور و پیروزی رقم زد.
بزرگان تاریخسازی میکنند و سلیمانی تاریخسازی کرد.