برای شنیدن صوتی این مطلب؛فایل دوم را پخش کنید. شما میتوانید دیگر نسخه صوتیها را در همینجا و یا پست اختصاصی مربوط به هرکدام، بشوید.
در سالروز میلاد پربرکت امام حسن عسکری(ع)، در جوار شهدا بود که خطبه محرمیتمان خوانده شد. حال و هوای بهشتی بهشت شهدا، حال و هوایمان را عوض کرده بود. هر چه بود آرامش بود و آرامش. با هم عهد بستیم همراه و کمک حال هم باشیم برای رسیدن به خدا و رضایت او! این روز مصادف بود با سالروز تولد قمری شهید مدافع حرم، رسول خلیلی! ارادت هر دوی ما به این شهید بزرگوار، شیرینی این روز را برایمان دوچندان و به یادماندنیتر کرد. روز قبل از محرمیت آمده بود بهشت شهدا و شهدا را برای مراسم دعوت کرده بود. میگفت حتی شهدای شهرستانی را هم دعوت کردهام. به قول خودش آن لحظات بین زمین و آسمان ترافیک شده است. نوید سر سفره عقد، نیت کرد و قرآن را باز کرد تا هر صفحهای که آمد باهم بخوانیم؛ آیه اول صفحه را که دید، لبخند زد و با آرامش نگاهم کرد، چشمانش از شوق برق میزد، آیه 23 سوره احزاب دلش را آرام کرده بود.
به نقل از همسر شهید نوید صفری
نوید صفری در تاریخ 16 تیر 1365 دراستان تهران دیده به جهان گشود. برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) راهی سفر سوریه شد و به مقام شهادت نائل آمد. نوید متأهل و تازه داماد بود.او که برای انجام مأموریت سه ماهه به سوریه اعزام شده بود، پس از پایان مأموریت به درخواست خودش و با اجازه فرماندهان به دیرالزور البوکمال اعزام شد و در نبرد با تروریستهای داعش در شهر البوکمال زخمی شد و به اسارت تروریستها درآمد. مدتها خبری از وی نبود تا اینکه با آزادی کامل شهر البوکمال از لوث تروریستهای تکفیری پیکر مطهرش شناسایی شد. نوید همچون سالار و سرور شهیدان، مظلومانه به شهادت رسیده و سر از پیکرش جدا شده بود.