فریب و تهدید ملت تحت لوای پیام نوروزی
سال ۱۳۹۳ همچون سالهای گذشته با پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی آغاز شد و معظمله در سخنانی حکیمانه اولویت کشور را پرداختن به اقتصاد و فرهنگ در سایه عزمی ملی و مدیریتی جهادی نامگذاری و توجهات همه اقشار ملت و نخبگان کشور را به این مهم جلب کردند. پیامهای معظمله همواره دارای این اهمیت بوده که جهتگیری کلان کشور را در طول سال مشخص کرده است.
اما در سال نو این تنها بزرگان جامعه و رهبر معظم انقلاب اسلامی نیستند که برای ملت پیام صادر میکنند، بلکه برخی فرصتطلبان سیاسی و صاحبمنصبان و حتی مدعیان بیگانه نیز وارد میدان شده تا القائات سیاسی خود را به بهانه پیام دوستی و تبریک عید منتقل کنند.
در این میان رئیسجمهور جنایتکارترین کشور تاریخ بشریت، چندسالی است پس از آنکه در طول سال تمام دشمنیها و جنایات را علیه ملت ایران به کار میگیرد، با آغاز سال جدید در پایان تلاش دارد تا افکار عمومی را با صدور پیامی فریب داده و خود را خیرخواه ملت ایران معرفی کند، در حالی که قلب مردان و زنان سرزمینمان مملو از نفرت سردمداران استکبار جهانی است!
فریبکار بزرگ! با «تقدیم بهترین آرزوهایش برای این بهار جدید و سال نو» از منظری متکبرانه ادعا میکند: «من از زمان آغاز ریاست جمهوریام فرصتی را به ایران ارائه دادهام که اگر به تعهدات بینالمللیاش عمل کند، رابطهای نو بین دو کشورمان میتواند وجود داشته باشد و ایران میتواند بازگشتن به جایگاه راستینش در میان جامعه ملل را آغاز کند.»
وی با دخالت در مسائل داخلی کشورمان و با اتخاذ رویکردی فرصتطلبانه تلاش دارد تا نتایج انتخابات سال ۹۲ را مصادره به مطلوب کند و مدعی میشود: «سال قبل زمانی که شما ـ مردم ایران ـ دکتر حسن روحانی را به عنوان رئیسجمهور جدیدتان برگزیدید، صدای خودتان را به گوش رساندید.»
این در حالی است که آمریکاییها در تمامی ادوار انتخابات در تلاش بودهاند تا از مشارکت و مشروعیت ملت ایران بکاهند و برای آنان روحانی و قالیباف و رضایی و جلیلی یکسان بوده و از همگی آنها به عنوان فرزندان انقلاب کینه و نفرت دارند. کینه و عصبانیت غرب از حماسهسازی ملت ایران در ادوار انتخابات در کشورمان را میتوان در قطعنامه اخیر پارلمان اروپا نیز مشاهده کرد؛ آنجا که در این سیاهه در مورد انتخابات سال ۹۲ آورده است: «انتخابات ریاست جمهوری ایران بر اساس استانداردهای دموکراتیک مدنظر اتحادیه اروپا برگزار نشده است.»
اوباما در ادامه وی بلافاصله با رویکردی ترحمآمیز و فریبکارانه اظهار میدارد که: «به هر حال در طول تاریخ شما، استعدادها و نبوغ ایرانیان به دستاوردهای عظیمی در عرصه ادبیات و هنر، علوم و فناوری منجر شده است، اما دشواریهای اقتصادی که بسیاری از ایرانیان در سالهای اخیر متحمل شدهاند کشور شما و دنیا را از مهارتهای فوقالعاده و مشارکتی که شما میتوانستید ارائه دهید محروم کرده است و شما شایسته بهتر از این هستید.»
این در حالی است که فشارهای اقتصادی حاصل خلق و خوی و سیاستهای استعمارگرانهای بوده که وی و همکارانش در کاخ سفید [بخوانید سیاه!] طراح آن بودهاند! البته اوباما بهطور ضمنی نیز در تلاش است تا القا کند سیاستهای استکباری تحریمها کارآمد بوده و مانع رشد استعدادهای ملت ایران شده است. در حالی که اتفاقاً همین تحریمهاست که در طول ۳۵ گذشته روحیه خودباوری، استقلال و اتکا به خود را در جوانان ایران زمین دوچندان کرده و حاصل آن رشد و پیشرفتهای علمی کشورمان در حوزههای مختلف دانش و از جمله فناوری هستهای بوده است.
اوباما که بهشدت نگران است به دلیل دروغها و فریبها و خلف وعدههای مکررش در احترام به حقوق ملت ایران، مذاکرات هستهای به سرانجام نرسد، در پایان پیامش چاپلوسانه و فریبکارانه مدعی میشود: «اگر ایران این فرصت را غنیمت شمارد، این نوروز میتواند نه تنها آغازی برای یک سال جدید، بلکه فصلی جدید در تاریخ ایران و نقش این کشور در دنیا … باشد.»! غافل از اینکه ملت ایران بیش از ۳۵ سال است که چشم امیدی به دشمنانش ندارد و از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ است که «فصلی جدید در تاریخ ایران و نقش این کشور در دنیا» آغاز شده است!
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به گفتگو بپیوندید؟احساس رایگان برای کمک!