در شماره پیشین به سخنان تاریخی رهبر معظم انقلاب اسلامی که میتوانست فصلالخطابی برای مناقشات پیش آمده درباره انتخابات باشد، اشاره شد.
در حالی که انتظار میرفت مباحث پایان یافته باشد، بیانیه شماره پنج موسوی که صبح روز شنبه 30 خرداد صادر شد، نشان داد موسوی در مسیری خطرناک گام برمیدارد که آینده روشنی برای آن متصور نیست و مشاوران وی در اتاق جنگ روانی که اغلب آن را اعضای افراطی سازمان مجاهدین، حزب مشارکت و مجمع روحانیون و ضدانقلابیون نفوذی تشکیل میدادند، به وی به عنوان «گزینهای یک بار مصرف» مینگرند که تاریخ آن در این انتخابات به سرآمده است. موسوی در این بیانیه ضمن تن ندادن به مسیر مشخص شده در قانون اساسی، با زیر سؤال بردن شورای نگهبان، در برابر رهنمودهای مهم رهبر معظم انقلاب ایستاد و هواداران را اینگونه تحریک کرد: «آنچه این برادر شما در یافتن این راهحلهای جدید، خصوصاً به جوانان عزیز توصیه میكند، این است که نگذارید دروغگویان و متقلبان پرچم دفاع از نظام اسلامی را از شما بربایند و نااهلان و نامحرمان، میراث گرانقدر انقلاب اسلامی را که اندوخته از خون پدران راستگویتان است، از شما مصادره کنند.»
در این میان، اقدام تأملبرانگیز مجمع روحانیون مبارز نیز نقش بسزایی در تداوم اغتشاشات و درگیریها داشت. طی این اقدام، مجمع روحانیون روز سهشنبه (26/3/1388) درخواست راهپیمایی را برای روز شنبه 30 خرداد (مصادف با سالروز آغاز حرکت تروریستی منافقین در سال 1360) از میدان انقلاب تا میدان آزادی، به فرمانداری تهران ارسال کرد. این در حالی بود که روز قبل از آن، خبرگزاریها از برگزاری نمازجمعه تهران به امامت امام خامنهای خبر داده بودند.
پخش این خبر از شکلگیری سناریویی جدید خبر میداد و این بار، بازیگر صحنه گروهی بود که خود را وابسته به خط امام و نزدیکترین گروه به اندیشههای امام(ره) معرفی میكرد. روز پنجشنبه مجمع روحانیون ضمن تأکید بر درخواست پیشین و حتی گسترش سطح آن، برای برگزاری راهپیمایی و تجمع در شهرها و میادین سراسر کشور درخواست مجوز کرد. این کار که کارشناسان سیاسی آن را اقدامی فتنهانگیزانه و به قصد تحتالشعاع قرار دادن سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در نماز جمعه تهران ارزیابی میکردند، به مثابه لکه ننگی در کارنامه مجمع مدعی خط امام(ره) ثبت شد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بخشی از بیانات خود با هشدار به سران گروهها و جریانهای سیاسی که بیشک مجمع روحانیون مبارز یکی از مصادیق آشکار آن بود، فرمودند: «آن كسانی كه به یك نحوی یك نوع مرجعیتی در افكار مردم دارند؛ از این سیاسیون و رؤسای احزاب و كارگردانان جریانات سیاسی؛ و یک عدهای از اینها حرفشنوی دارند، اینها خیلی باید مراقب رفتار خودشان باشند؛ خیلی باید مراقب گفتار خودشان باشند. اگر آنها كمی افراطیگری كنند، دامنه این افراطیگری در بدنه مردم به جاهای بسیار حساس و خطرناكی خواهد رسید كه گاهی خود آنها دیگر نمیتوانند آن را جمع كنند، كه ما نمونههایش را دیدهایم. افراط وقتی در جامعه به وجود آمد، هر حركت افراطی به افراطیگری دیگران دامن میزند. اگر نخبگان سیاسی بخواهند قانون را زیر پا بگذارند، یا برای اصلاح ابرو، چشم را كور كنند، چه بخواهند، چه نخواهند، مسئول خونها و خشونتها و هرج و مرجها، آنهایند. من به همه این آقایان، این دوستان قدیمی، این برادران توصیه میكنم بر خودتان مسلط باشید؛ سعه صدر داشته باشید؛ دستهای دشمن را ببینید؛ گرگهای گرسنه كمینكرده را كه امروز دیگر نقاب دیپلماسی را یواشیواش دارند از چهرههایشان برمیدارند و چهره حقیقی خودشان را نشان میدهند، ببینید؛ از اینها غفلت نكنید.»(29/3/1388)
اما متأسفانه «این دوستان قدیمی» به توصیههای امام خویش گوش نسپردند و عملاً رهنمودهای ایشان را «فصلالخطاب» ندانستند و بر تداوم راه خطای خویش تأکید كردند. در حالی که انتظار میرفت بعدازظهر جمعه خبر لغو تجمع غیرقانونی مجمع روحانیون مبارز در صدر اخبار قرار گیرد، سکوت معنادار این مجمع، دل ملت مسلمان را به درد آورد. با وجود اینکه رهبر معظم انقلاب در سخنانی صریح و روشن، معترضان به نتیجه انتخابات را به حرکت در مسیر قانون و خودداری از «زورآزمایی و اردوکشی خیابانی» توصیه کرده بودند، مجمع روحانیون مبارز تا ساعات پایانی منتهی به زمان این تجمع غیرقانونی در روز شنبه (30 خرداد)، تلاشی برای لغو این برنامه نکرد.
مجمع روحانیون در حالی بر برگزاری این اجتماع غیرقانونی در روز شنبه اصرار داشت که حتی موضعگیری و هشدار آشکار شخصیتهای سیاسی و مذهبی هم نتوانست آن را از برگزاری این مراسم منصرف کند. این در حالی بود که از صبح روز شنبه که این موضوع به خبر اول پایگاهها تبدیل شد، گمانهزنیهایی درباره احتمال لغو این راهپیمایی نیز در کنار آن وجود داشت؛ اما با گذشت چند ساعت از این گمانهزنیها، خبری از تصمیم مجمع به گوش نرسید.
این بلاتکلیفی تا آنجا پیش رفت که سرشاخههای معترضان خیابانی، خود را به مردم نشان دادند و خیابان آزادی در حال آماده شدن برای ثبت رویداد هولناک دیگری میشد تا همانند روزهای گذشته، آرامش و امنیت را از مردم بگیرد.
برخلاف اعتقاد برخی از اعضای مجمع، تعلل سؤالبرانگیز دبیر این تشکل همچنان ادامه یافت تا اینکه بنابر برخی گزارشها، آشوبگران، آرایش نهایی خود را برای زدن ضربه دیگر بر پیکره «امنیت شهر» شکل میدادند. در این هنگام بود که ناگهان خبری فوری بر پیشانی پایگاهها و خبرگزاریها نشست: «راهپیمایی امروز مجمع روحانیون لغو شد.» این عنوان خبری بود که با امضای موسویخوئینیها، دبیر مجمع روحانیون مبارز، در آستانه شکلگیری آشوب دیگری در تهران، راهی خروجی پایگاههای خبری شد؛ اما دیگر دیر شده بود؛ چرا که همه چیز برای خلق شرایط غیرعادی دیگری مهیا بود.
ساعاتی بعد، اخبار اندوهباری از آشوب و اغتشاش، یکی پس از دیگری، خیابان آزادی را برای مردم دورترین نقاط کشور نیز به تصویر میکشید. آنچنان که منابع رسمی گزارش دادند، علاوه بر خسارتهای میلیاردی به اماکن خصوصی و عمومی و به آتش کشیده شدن مسجد لولاگر در نزدیکی خیابان آزادی به دست عناصر مسلح منافقین و اشرار، ده نفر از شهروندان به ضرب گلوله کشته و صد نفر نیز زخمی شدند و این در حالی بود که جانشین نیروی انتظامی اعلام کرد، این نیرو به هیچ وجه از سلاح گرم استفاده نکرده است.
تعلل چند ساعته و مشکوک دبیر مجمع روحانیون در لغو راهپیمایی 30 خرداد بدون وجود کوچکترین توجیه را هرگز نمیتوان در شکلگیری آشوبهای آن روز نادیده گرفت؛ تعللی که موسویخوئینیها، خاتمی و دیگر اعضای این مجموعه را از شکایت خانوادههای کشتهشدگان، مجروحان و مالباختگان در امان نگه نخواهد داشت.
بیانیه لغو تجمع غیرقانونی مجمع روحانیون را که ساعتها معطل امضای دبیر مجمع ماند، شاید بتوان تلاش برای شانه خالی کردن از بار مسئولیت و پیامدهای آشوب خیابان آزادی تلقی کرد.
شرح خیانت دوستان قدیمی!
انتخابات ریاستجمهوری دهم و صفآرایی جریانهای سیاسی - 14