بررسی جامعه هدف تحریمهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد، این کشور بزرگترین جنایت را در نقض حقوق بشر از طریق تحریمها مرتکب شده است. موضوعی که مورد تأیید گزارشگر ویژه سازمان ملل قرار گرفت.
«النا دوهان» گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد اعلام کرد: «این اقدامات(تحریم) قهری یکجانبه بهعنوان اقدامات تنبیهی، موازین حقوقبشر جهانی را نقض کرده است. تحریمها علیه شرکتهایی که با ایران تجارت داشتند و استفاده ابزاری از آن و اعمال تحریمهای ثانویه امری غیرقانونی است. جلوگیری از داشتن حساب بانکی برای دیپلماتهای ایرانی خلاف کنوانسیون وین بوده است و ممانعت از پرداخت حق عضویت ایران در سازمانهای بینالمللی هم خلاف قوانین بینالمللی است.» وی گفت: «تحریمهایی که علیه ایران اعمال شده است از دید شورای حقوق بشر و مجمع عمومی سازمان ملل قابل توجیه نیست. تحریمهای یکجانبه بهشکل اولیه و ثانویه و تهدید به اعمال تحریمها همه اینها بحث وضعیت حقوق انسانی را به خطر انداخته است و این تحریمهای اعمالشده به تحریم صادرات کالاها و تحریم بانکهای ایران و تحریم غذا و دارو منجر شده که سبب کاهش درآمد دولت و افزایش قیمتها و فقر و افراد آسیبپذیر و پناهندگان و زنان سرپرست خانوار شده است.»
واکاوی تحریمها نشان میدهد، در منشورهای بینالمللی و اعلامیه جهانی حقوق بشر «تحریم» عاملی مهم در نقض حقوق بشر معرفی شده است؛ این در حالی است که امروزه تحریم اقتصادی به طور گسترده برای دستیابی به مقاصد سیاسی به کار میرود و قدرتهای جهانی در ظاهر شعارهای عوامفریبانه حقوق بشر سر میدهند و با شتاب بیشتری از این حربه در جهت تأمین منافع خود و مهار کشورهای در حال توسعه استفاده میکنند. ایران نیز بعد از انقلاب و ایستادگی در برابر خواستههای غرب و به ویژه آمریکا به بهانههای گوناگون، مانند نقض حقوق بشر در کشور به شدت مورد آماج تحریمهای جهان سلطه قرار گرفته است؛ در حالی که طبق اسناد و شواهد ممکن جمهوری اسلامی ایران یکی از برترین کشورها در رعایت حقوق بشر به شمار میآید. در واقع این رفتار
غرب و تحریمهای شدید اقتصادی است که بسیاری از حقوق شهروندی ایرانیان را نقض کرده است و غرب نیز بدون توجه به نقض این حقوق و لطمههای انسانی ناشی از آن تنها با هدف مهار نظام ایران، هر روز بر شدت تحریمها میافزاید. تنها با نگاه به نوع رفتار ایران، با مهاجران افغانی میتوان به عمق اهمیت حقوق بشر در منظومه فکری جمهوری اسلامی ایران پیبرد که نظیر آن در هیچ جای دنیا وجود ندارد. نقض حقوق بشر از جانب آمریکا در حالی تشدید میشود که این کشور به تحریم «ثانویه» متوسل شده است؛ یعنی میخواهند روابط تجاری بین هدف تحریمهای اولیه را از یک سو و کشورهای ثالث یا نمایندگان کشور ثالث را از سوی دیگر محدود کنند.
از آنجایی که زور در ساختار حقوق بینالملل هیچگونه جایگاهی ندارد، شدت تحریمهای آمریکا را میتوان در راستای تلاش آمریکا برای استفاده از زور از طریق ابزارهای اقتصادی نامید. به کارگیری تحریمهای ثانویه چالش جدیدی در ادبیات حقوق بینالملل است. دولت آمریکا اصلیترین کاربر تحریم در نظام بینالمللی است. از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، ایران همواره مورد توجه تحریمهای این کشور بوده که منشأهای مختلفی داشته است، فارغ از آنکه این تحریمها از سوی رئیس جمهور منعقد شده یا کنگره و… ، تحریمها تأثیر بیشماری بر حقوق مردم ایران داشته است. استفاده از تحریم حقیقتی است که در راستای نقض حقوق بشر که ایالات متحده به صورت آشکار آن را مرتکب شده است و هم اکنون نیز بر آن سیاست ادامه میدهد. برای درک واقعیت نقض حقوق بشر از دریچه تحریم، کافی است به تلاشهای آمریکا در حوزه تحریم دارویی که با جان میلیونها انسان سرکار دارد، توجه شود. وقتی ایالات متحده در راستای خوی استعمارگری، تلاش میکند ملتی را از نیازهای اولیه بشری محروم کند، در واقع تلاش دارد با قانون جنگل، حقوق بینالملل را نقض کند. نکته جالب توجه آن است که کشورهای مدعی اروپایی نیز با پوشش حقوق بشر، تلاش میکنند تأثیر تحریمها را در ایران ملموس کنند و از هر بهانهای برای ضربهزدن به بشریت تلاش میکنند. سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه با وجود گزارشهای سازمان ملل در نقض حقوق بشر از بستر تحریم، همچنان رویگردان از درک و قبول این واقعیت است. البته این رفتارها، جایگاه این کشورها را نزد نهادهای مردمی و کشورهای آزادیخواه به شدت تنزل داده است.
پدر خوانده تروریستها
بررسی تاریخ جنایتهای آمریکا نشان میدهد، برای این کشور، منافع استعماری خود بسیار پر اهمیتتر از مسائل دیگری، همچون حقوق بشر است. بررسی گزارههای گوناگون ثابت میکند، آمریکاییها در دستیابی به اهداف و خواستههای خود هیچ حد و مرزی برای حقوق انسانها قائل نیستند و همه راههای ممکن را برای پیادهسازی سیاستهایشان استفاده میکنند. از جمله جنایتهایی که ایالات متحده علیه بشریت انجام داد، ایجاد و حمایت از گروهکهای تروریستی برای تخریب کشورها و هدف قرار دادن جان انسانهای بیگناه است. به طور خلاصه به برخی از این گروهکهای تروریستی اشاره میشود.
گروه تروریستی داعش: بررسی اقدامات تروریستی داعش در غرب آسیا نشان میدهد، این گروه تروریستی از خطرناکترین و بزرگترین گروههای تروریستی است که جهان تاکنون به خود دیده است. شیوه آشنایی و دسترسی آنها به منابع اطلاعاتی و عملیاتهای نظامی و کار تبلیغاتی نشان میدهد، داعش بهنوعی دستپرورده آمریکاست. «مایکل تی. فلین» رئیس سابق آژانس اطلاعات دفاعی پنتاگون، در گفتوگویی تلویزیونی با شبکه «الجزیره» اعلام کرد: «رشد داعش نتیجه مستقیم حمایت ایالاتمتحده از شورشیان سوری بود که هسته مرکزی جنگجویان آن را القاعده عراق تشکیل میدادند.» دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا نیز در سخنانی اعلام کرد، دولت اوباما به صورت فعالانه از گروههای افراطی سلفی که بعدها به داعش تبدیل شدند، حمایت کرده است. ترامپ بارها تأکید کرد من میخواهم بگویم که هیلاری کلینتون مکار نیز یکی از بنیانگذاران داعش است. مایک پنس، معاون ترامپ نیز با صدور بیانیهای اعلام کرده بود، سیاستهای اوباما و کلینتون به ایجاد داعش منجر شد. آمریکا با ایجاد داعش و کشتار وحشیانه مردم منطقه سعی داشت کشورهای منطقه را که مخالف سیاستهای استعماری آمریکا هستند، نابود کند.
گروهک تروریستی پژاک: یک گروه شبه نظامیدر شمال غرب و غرب کشور است. گروهک «پژاک» در 4 آوریل2003 (16 فروردین 1382) و تحت هدایت و رهبری حزب «پ.ک.ک»، حزب کارگران کرد ترکیه، در مناطق هدف به منظور ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامیایران آغاز به فعالیتهای تروریستی کرد. «دیلی استار» در سپتامبر 2006 (شهریور 1385) به نقل از «باییک» فرمانده ارشد «پ.ک.ک» نوشت: «واشنگتن با شورشیان کرد ایران (پژاک) ارتباط برقرار کرده است.»«سیمور هرش» روزنامهنگار نشریه «نیویورکر» نیز در شماره 27 این مجله طی مطلبی فاش کرد: «نیروهای آمریکایی در حال حمایت از پژاک به عنوان بخشی از برنامه ناآرامسازی ایرانند… پژاک هم از ایالات متحده و هم از رژیم صهیونیستی کمک دریافت میکند.»
گروهک تروریستی ریگی: گروهک تروریستی «ریگی» به سرکردگی «عبدالمالک ریگی» از دل گروهک تروریستی قدیمیتری به نام «خلق بلوچ» بیرون آمد. ساختار امنیتی آمریکا (سیا) از سال 2004 (1383شمسی) پس از ارتباط گرفتن با اعضای این گروهک تروریستی و تصمیم شورای گروهک مبنی بر ارتباط مستقیم با آمریکا، ملاقاتهای متعددی را برنامهریزی میکند. «سیمور هرش» روزنامهنگار آمریکایی در سال 2008 (1387شمسی) فاش کرد که دولت آمریکا حامیو پشتیبان گروهک ریگی است. شکی باقی نمیگذارد که آمریکا به وجود آورنده و حامیگروهک تروریستی «جندالله» به سرکردگی عبدالمالک ریگی است.
گروهک تروریستی کومله: سفر 27 شهریور 1390سرکنسول آمریکا در عراق، «آلکسلاساریکا» به اردوگاههای گروهک کومله شاخه مهتدی در سلیمانیه و حزب منحله دموکرات کردستان ایران در اربیل، نشان میدهد فعالیت این گروهکها و همکاری آنها با آمریکا همچنان ادامه داشته و از عمق بیشتری برخوردار شده است. در دیدار عبدالله مهتدی، این عامل خودفروخته و مزدور، با عامل سیا، بیان داشته است: «آمریکا تنها کشوری است که ما بدون کمک و یاری نظامیآمریکا نمیتوانیم کاری از پیش ببریم!» آلکسلاساریکا در ادامه این دیدار، چندین میلیون دلار به شبکه «روژهه لات» در تلویزیون این گروهک، برای تبلیغ سیاستهای آمریکا و ساخت برنامههای ضد ایرانی، هدیه میدهد! این هدیه در راستای پیشنهاد سیا به کنگره در سال 2010 (1389 شمسی) برای تصویب بودجه برای حمایت از گروههای مخالف جمهوری اسلامی ایران اهدا شد.
گروهکهای تروریستی خلق عرب: پس از حمله ارتش بعث به ایران، گروهکهای تروریستی «خلق عرب» به عوامل ستون پنجم عراق درمناطق مختلف خوزستان تبدیل شدند و با وطنفروشی خائنانه درکشتارمردم مقاومتکننده در برابر تجاوز ارتش بعث، نقش بسیار تأثیرگذاری را برای ارتش عراق بازی کردند؛ به حدی که این گروه تجزیه طلب، وابسته به آمریکا و انگلیس به شدت مورد نفرت و کینه مردم خوزستان و عربهای ایرانی واقع شده است. در این راستا، «سولیوان» سفیرآمریکا در ایران، در سالهای قبل از انقلاب، در بخشی از اظهاراتش در سال 1979 (1358 شمسی) بیان داشت: «هرگروه میانهرو و متمایل به غرب که به مبارزه علیه ملّاها برخیزد، در مورد او به عنوان یک گروه مترقی باعلاقه تمام تبلیغ خواهیم کرد…»