غیردموکراتیکترین انتخابات جهان
حسن عابدینی – کارشناس مسائل بینالملل
نظام انتخاباتی ایالات متحده آمریکا مربوط به حدود 300 سال قبل است؛ بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان سیاسی معتقد هستند این نظام انتخاباتی مبتنی بر مردمسالاری نیست، یعنی به صورت غیرمستقیم رئیسجمهور انتخاب میشود. اگر بخواهیم به صورت مشخص در مورد پنجاهونهمین انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که 3 نوامبر یا 13 آبان ماه برگزار میشود، صحبت کنیم، باید یکسری واقعیتها را درباره آن بیان کرد:
اول اینکه دو نامزدی که انتخاب میشوند از بین دو حزبی هستند که دهها سال است قدرت به صورت چرخشی بین آنها میچرخد که یکی حزب جمهوریخواه به رنگ قرمز و نماد آن فیل و دیگری حزب دموکرات به رنگ آبی و نماد آن الاغ است. در نظام انتخاباتی آمریکا یک شیوه خاصی از انتخابات به عنوان «الکترال کالج»ها یا مجمع برگزیدگان وجود دارد؛ یعنی اینها هستند که تعیین میکنند چه کسی باید وارد کاخ سفید شود. تفاوت این نظام با نظامهای انتخاباتی دیگر این است که در دنیا معمولاً مردم به صورت مستقیم به رئیسجمهور رأی میدهند و هر فردی که رأی بیشتری کسب کرد، رئیسجمهور میشود؛ اما در ایالات متحده آمریکا مردم علاوه بر اینکه به فرد رأی میدهند، به اعضای کالج الکترال یا همان الکتورها رأی میدهند که معمولاً از سوی دو حزب جمهوریخواه و دموکرات انتخاب میشوند. تنها شرط برای اینکه الکتورها انتخاب شوند، این است که نباید مقام دولتی داشته باشند. تعداد اینها بر اساس جمعیت هر ایالت است، یعنی هرچه ایالت پرجمعیتتر باشد، اعضای کالج الکترال هم بیشتر میشود. در کل برای آمریکا 538 الکترال کالج وجود دارد که اگر یک نامزدی بتواند 270 رأی را از بین این الکترال کالجها کسب کند، میتواند رئیسجمهور آمریکا شود. نکته جالب اینجاست که در آمریکا 11 ایالت پرجمعیت داریم؛ از جمله کالیفرنیا، نیویورک، تگزاس، فلوریدا، پنسیلوانیا، اوهایو، میشیگان، نیوجرسی، جورجیا و کارولینای شمالی. اگر یکی از نامزدها بتواند الکترال کالجهای این 11 ایالت پرجمعیت را به دست آورد، رأی بیش از 270 الکترال کالج را به دست میآورد، بنابراین حتی اگر در سایر ایالتها، یعنی در 39 ایالت دیگر هم هیچ رأیی به دست نیاورد، حد نصاب آن 270 رأی را میآورد و میتواند رئیسجمهور شود. به این ترتیب چون جمعیت ساکنان آن 39 ایالت، از مجموع شهروندان این 11 ایالت بیشتر است، این نامزد برنده بدون اینکه اکثریت رأی مردم را هم به دست بیاورد، میتواند وارد کاخ سفید شود. به عبارتی نظام انتخاباتی آمریکا لزوماً اینطور نیست که رئیسجمهور باید اکثریت آرا را به دست آورد. در سال 2000 میلادی «جرج دابلیو بوش» که معروف به بوش پسر است با آقای «اَل گور» رقابت کردند. «اَل گور» از حزب دموکرات بود که آن زمان و در دور قبل معاون آقای «کلینتون» بود و با وجود اینکه تعداد آرای مردمی«جرج دابلیو بوش» کمتر از آقای «اَل گور»بود، توانست وارد کاخ سفید شود. یا اینکه در دور بعدی انتخابات نیز همان اتفاق افتاد و خانم «کلینتون» سه میلیون رأی بیشتر از«دونالد ترامپ» داشت، اما چون الکترال کالجها به آقای «ترامپ» رأی دادند، ایشان انتخاب شد. البته علاوه بر سال 2000 و 2006 حداقل سه مرتبه دیگر هم در سالهای 1824، 1876 و 1888 این اتفاق در آمریکا افتاده است.
الکترال کالجهایی هستند که به آنها «بیوفا» میگویند؛ یعنی کسانی که وفادار نیستند. در واقع این افراد کسانی هستند که هر چند مثلاً مردم در یک ایالت به «جوبایدن» رأی دادهاند، اما این الکترال کالج بیوفایی میکند و رأی خود را به ترامپ میدهد؛ یعنی یک یا دو یا سه نفر ممکن است در ایالتی سرنوشت انتخابات را تغییر دهند، اما تنها برچسبی که به او میخورد بیوفایی است و ممکن است در دورههای بعد ایشان را به عنوان الکترال کالج انتخاب نکنند، اما روی انتخابات تأثیری ندارد و این انتخابات از نظر سیستم انتخاباتی آمریکا، قابل قبول است. در واقع این الکترال کالجها تحت تأثیر رشوهها، تهدیدها، فشارها و هزار و یک موضوع دیگر قرار میگیرند، بنابراین مردم آمریکا خیلی در این زمینه نقش تعیینکننده را ندارند و این نظام انتخاباتی که 300 سال پیش بنیانگذاری شده، ایرادات بسیاری دارد. نمونه، در حال حاضر شش نفر نامزد انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا شدهاند؛ نامزدهایی که از گروه مستقلها و آزادیخواهان نامزد میشوند، اسمی از این افراد نمیآید، چون رسانهای ندارند و اصلاً رسانهها آنها را حساب نمیکنند و تبلیغاتی هم برایشان نمیکنند و عملاً بایکوت میشوند. به عبارتی هیچ کس این افراد را به عنوان نامزد انتخابات ریاستجمهوری انتخاب نمیکند و احتمال اینکه اصلاً الکترال کالجها به اینها رأی بدهند، در واقع صفر است، چرا که هیچ گاه این اتفاق نیفتاده است. بالاخره حزب دموکرات و جمهوریخواه قدرتمند هستند و پول دارند که طبعا آنها این حالت را ندارند؛ بنابریان همه تحلیلگران و کارشناسها معتقد هستند نظام انتخابات آمریکا غیر دموکراتیکترین نظام انتخاباتی در جهان است، اما هیچ یک از این دو حزب که تأثیرگذار هستند، به نظام انتخاباتی ایراد نمیگیرند.
وتوی رأی مردم!
حمیدرضا غلامزاده – کارشناس مطالعات آمریکا
از این رو در پنج یا شش سال اخیر به ویژه با نگاههایی که ترامپ داشته، مجالهایی به وجود آمده که این افراد میتوانند ابراز وجود کنند. ماجراهای شلوغیهای اخیر و نژادپرستانه که همه ما آن را تقبیح میکنیم، رویکردش فعال و بیدار کردن آن بدنه سفیدپوست آمریکایی است که برای «ترامپ» حتماً مثبت و مؤثر است. از طرف مقابل «بایدن» باید سیاهپوستها به خصوص آنهایی را که رأی نمیدادند به رأی دادن فعال کند.
وحدت در دشمنی با ملت ایران
ابوالفضل عمویی – سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس
بحث سر این است که «بایدن» هم در مواضع خود اعلام کرده که میخواهند فشار بر جمهوری اسلامی را حفظ کنند، اما روش متفاوتی دارند و در اهداف یکی هستند. «بایدن» در آخرین مقاله برای سیانان با عنوان «راههای هوشمندانهتری برای اعمال فشار به ایران» نوشت، راههای هوشمندانهتری برای اعمال فشار به ایران وجود دارد و در واقع در اعمال فشار بر ایران هر دو تا موضع یکی دارند؛ فقط «بایدن» احساس میکند تیمش راههای هوشمندانهتری میتواند برای این فشار پیدا کند، به همین دلیل عمده تفاوت آنها در رویکردهاست و مسائل اصلی و راهبردی سیاستهای آمریکا از طریق این ساختارهای سیاسی شکل میگیرد.
اگر ترامپ ببازد چه می شود؟
محمدعلی شفیعی- کارشناس مسائل آمریکا
بحث سیاهپوستها در انتخابات آمریکا به دلیل بلوک رأی در ایالتهایی است که بیشتر در آن تجمع داشته و رأی معمولیای که دارند و معمولاً اکثریت آرایشان به نفع دموکراتهاست. طبیعتاً یک بلوک رأی مهم است؛ چرا که جمعیت 13 درصدی آنها در نتیجه نهایی انتخابات تأثیرگذار است. کمترین حضور سیاهپوستها در انتخابات سال 2016 بود؛ زیرا از اوباما به نوعی دلسرد و ناامید شده بودند و امیدی به تغییر شرایط نداشتند، اما ناآرامیهایی که در چند ماه اخیر اتفاق افتاد، سبب شد که اینها دوباره خود را در صحنه حاضر ببینند و تأثیرگذاری خود را احساس کنند. اما از آن طرف از روزی که این شلوغیها شروع شد «ترامپ» از این فرصت برای دامن زدن به اختلاف و شکاف بین سفیدها و سیاهها استفاده کرد و این حرکتهای سیاهپوستها به نوعی کسانی را که به آمریکاییهای سنتی سفیدپوست اعتقاد داشتند، تحریک کرد که آنها هم حضور بیشتری داشته باشند؛ سفیدپوستهایی که معمولاً در حاشیه شهرها هستند و سطح تحصیلات پایینتری دارند، معمولاً به شکل خیلی پررنگ در انتخابات شرکت نمیکنند، اما این جریانی که اتفاق افتاد و اینکه ترامپ به این اختلافها دامن زد، یک ترسی در آنها به وجود آورد که آنها را هم در شرکت در انتخابات خیلی تهییج کرد. به همین دلیل خیلی نمیتوان گفت، حضور بیشتر سیاهها در این دوره که تقریباً قطعی است و بیشتر شرکت خواهند کرد، تأثیر خیلی چشمگیری به نفع دموکراتها داشته باشد؛ چراکه از آن طرف هم سفیدپوستهایی که در واقع به نوعی میتوان گفت نژادپرست هستند یا موقعیت خود را متزلزل میبینند هم بیشتر در انتخابات شرکت خواهند کرد.درباره وضعیت این دوره از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا میتوان گفت، این دوره روز به روز متغیر است، اما آنچه قطعی است این است که واضح و مشخص است که حتی اگر آقای «ترامپ» پیروز شود، طرفداران به نوعی رادیکالتر «بایدن» و کسانی که مخالف سرسخت «ترامپ» هستند، حداقل اینکه اردوکشی خیابانی داشته باشند و حامیان «بایدن» و حزب دموکرات هم آرام نخواهند نشست و احتمالاً از طریق حقوقی اقداماتی در راستای اینکه مثلاً آرا در بعضی ایالتها ممکن است اشتباه شمرده شده باشد، خواهند کرد.از آن طرف هم اگر «ترامپ» بازنده انتخابات باشد، از همین الآن صریحاً هم اعلام کرده که من نتیجه را خیلی راحت قبول نمیکنم و کم کم شواهدی هم بر وجود تقلب در انتخابات نشان میدهند؛مانند اینکه برخیها میگویند ما دیدیدم که آرا را در زباله ریختهاند یا چند روز پیش یک صندوقی پیدا شد که آرای داخل آن سوخته بود که اینها را نشانههایی بر وجود تقلب خواهد دانست و خیلی راحت نتیجه را قبول نمیکند. بعید است در سوم نوامبر رئیسجمهور بعدی آمریکا را بشناسیم. به حتم دعواهای حقوقی طولانیمدتی به وجود خواهد آمد و حداقل یک ماه تا یک ماه و نیم بعد از انتخابات، درگیری حقوقی خواهند داشت و همزمان به طور قطع در ادامه این اتفاقاتی که افتاده، اردوکشیهای خیابانی از حامیان دوطرف رخ خواهد داد.در واقع رأیگیری زودهنگام در آمریکا به وجود آمده است و مردم میتوانند آرای خود را به صورت پستی ارسال کنند، اما تا روز انتخابات شمارش نمیشود؛ یعنی روز انتخابات در پاکتها باز و شمارش میشود. گفتنی است، در هر ایالت سازوکاری وجود دارد که قدری متفاوت است، اما کلیت این است که آرا در روز انتخابات شمرده و با آرای حضوری هر ایالت جمع زده میشود. الان رأیگیری غیرحضوری زودهنگام هم شروع شده و مردم زودتر از انتخابات سر صندوق رأی میروند و رأی خود را داخل صندوق میاندازند که این دو فرآیند شروع شده است. لذا یک حس تقلبی به وجود آمده که آرایی را که به نفع ترامپ است، از بین میبرند و شمارش نخواهند شد و ترامپ این موضوع را دال بر تقلب خواهد دانست. از طرف دیگر از روزی که «ترامپ» وارد دولت شد، شرکت«آمازون» تا حد زیادی از او حمایت میکرد، البته خیلی آشکار نبود. در حال حاضر که نزدیک به مراسم شکرگذاری و کریسمس هستند، این شرکت حراجهایی را برگزار کرده که فشار زیادی به شرکت پست وارد کرده و شرکت پست در رساندن آرای پستی دچار مشکل شده است. برخیها این را در جورچین «ترامپ» و هماهنگ شده میدانند که این فشار به شرکت پست وارد شود که تا تاریخ اعلام شده، آرا برای شمارش نرسد که اگر این اتفاق بیفتد، آن آرا را باطل میکنند. این اتفاق برای «ترامپ» موفقیتآمیز است؛ چراکه در ابتدا «ترامپ» به شدت با آرای پستی مخالف بود و میگفت نباید رأیگیری به این شکل باشد؛ چون تقلب میشود، اما حالا که مجبور به اجرای آن شدهاند، قطعاً سعی میکنند به بدترین نحو ممکن انجام شود تا بتواند به نفع خود استفاده کند.